خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

میترکونیم

دو سه هفته پیش دو تا از دوستای گروهمون تو دانشکده با هم ازدواج کردن. 

فرایند عقد به این شکل بود که اول رفتن محضر(که فقط مریم به نمایندگی از ماها رفت) 

بعد اومدن حرم و خطبه دوباره خونده شد. از این قسمت ماجرا بود که من و رقیه و الهام و زهرا هم به مریم پیوستیم. مدیر گروهمون هم با خانومش اومد. خیلی ساعت جالب و خوبی بود. 

مرحله ی بعدی تو خونه ی عروس بود که در حضور بزرگترهای فامیل بود. بزرگترها به تمام معنا! یعنی اون وسط فقط من و رقیه و الهام و مریم بودیم که جولون میدادیم و سنمون به عروس و دوماد نزدیک بود! حالا اگه از این سوال که ما با چه اعتماد به نفسی خودمونو تو یه مهمونی نزدیکان و بزرگترها قاطی کردیم بگزریـــــــم، میرسیم به این قسمت قضیه که آبجیتون شد دی جی مجلس!! البته عروس دوماد از قبل طی کرده بودن که آهنگ بیارم و حواسم به جوانب جلسه باشه! اما خب فکر نمیکردم تا این حد! چون اینجانب در حالت کنترل به دست راست، با تمام خاله های دوماد رقصیدم، بعد تازه خواهر عروس و مادر عروس و سایر وابستگان رو بلند میکردم که تروخدا بیا برقص که مجلس شاد بمونه!! یعنی ترکوندم از پررویی! 

حالا اینارو گفتم که بگم من کلن موقع عروسی دوستای نزدیک و عزیزم این مدلی میشم! دیگه حواسم نیست که بابا چیکاره ای این وسط آخه؟! میپرم جلو و میشم خواهر طرف! با تمام وجود شادم و سعی میکنم باقی مهمونا هم شاد باشن. خدایی به خودمم شدیدا خوش میگذره :دی

الان همین حسو دارم. امشب عقد حسینه. دوست داشتم بودم یه قر با عروس خانوم میدادیم!  خوش میگذشت  

حالا اگه دعوتمون کنه ایشالله عروسی اصلی بریم.(بعدش یا قبلش هم عروسی بلادوناست که اونم میترکونیـــــم!)

حسین امشب با تمام وجود برات آرزوی خوشبختی دارم داداش. همه روزهات تو شادی باشه. آمین

نظرات 8 + ارسال نظر
آدم چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:04 http://33years2.blogfa.com

از خدا می گویم
از آدم خدا
از حوای خدا
توهم با یک لایک همنشین
آدم وحوا در فیس بوک باش
https://www.facebook.com/33years2

فری چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:16

آخی! اتفاقا امروز که داشتم با آهنگ وبلاگش حرکات موزون می رفتم به همین فکر کردم که من واسه خیلی ها از روی محبت کارگردانی کردم که با همه وجودشون از عروس بودنشون و حتی داماد بودنشون! لذت ببرن. اما کی واسه من؟! ای بابا. بیخیال. ایشالا همه شاد باشن :))

چقدر خوب که جشن رو تو یه جو شاد و صمیمی نگه میداری مادر :)
ایشالله نوبت خودت که شد خبرم کن! منم موقع خودم تورو خبر میکنم! خوبه؟! ;)

belladona چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:03

آآآآآآآخی طراوت جون دی جی زادهنامزدی حسین هم ایشالله که مبارکه و امیدوارم خوشبخت خوشبخت باشن. وااااااای عزیزم ای ول به تو که مجلسشونو گرم کردی و ایشالله که بیای عروسی خودم بترکونی اوووووووووف
فری جون مطمئن باش به وقتش همه ی محبتات تلافی میشه همینطور که الان ملت دارن واسه من مایه میذارن و من واقعا باورم نمیشه به خاطر من اینقدررررر دست به دست هم میدن که مثلا حتی یه مهمونی به بهترین نحو برگزار بشه

=)) دی جی نزاده ام که! اجتماع من رو به این مسیر منحرف کرد خواهر! :( :دی
جدی؟ چقدر خوب. واقعا آدم دلش وا میشه وقتی میبینه اطرافیانش براش مایه میزارن و با تمام وجود شادن. ایشالله همیشه شاد باشی دختر خوبم.

مرضیه چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 18:07 http://asheghaneha7376.blogfa.com/

وبلاگتون عالیییییییییییییییییه خسته نباسید

:)
مرسی

قیچی جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:00

ممنون بابت آرزوهای خوبت. نوبت مام میشه ها. ببین جوجه بترس از اوون روزی که بیام عروسیت بترکونم توو مایه های هلی کوپتری و فیلان (فک کن من!!!)
حالا شما برا عروسی از الان دعوتین. بیاین ببینیم به اتفاق عروس خانومم چیکار میکنین در زمینه ی حرکات مورون.
هرچند اگه من بیام وسط همه باس بزنن بغل. یعنی توو بله بران که اینجوری بوود ملت فکشون اومد پایین بس که با ابهت می رقصیدم. فیلماش موجوده (آیکونه نارسیست)

به به حسین آقا! پارسال دوست امسال آشنا! :P
آخه چند روزه گرفتاره بساط بله برانی، کم پیدا بودی پسرجان :)
خوش گذشت؟
آها حتما میام! تو هم وقتش شد با خانوم و احتمالا بچه ها تشریف بیارین عروسی من، خوشحال میشیم :))

خب مرد باید با ابهت برقصه دیگه. عشوه و اینا که خوب نیست، پس عالیه. همینجور ادامه بده حسین جان ;)

زهرا سه‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 22:29 http://loser-in-love.blogsky.com/

ای جااااااااااااااااانم چه باحااااااااااااال
ایشالا مبارک باشه داداش حسینه طراوت جان
ایشالا که خوشبخت شوید
طراااوت نکنه توام مثه من خواهر نداری

آره حسین خان وبلاگ قیچی :)
ایشالله خوشبخت بشن به حق این زمان.

ندارم زهرا جونم ندارم :(((خیلی هم از این جهت ناراحنم!

زهرا پنج‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:46 http://loser-in-love.blogsky.com/

منم خیلی ناراحتم

چرا؟ چون من ندالم یا خودتم ندالی؟ :((

زهرا جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 00:49 http://loser-in-love.blogsky.com/

واسه هر دوتامون ناراحتم
آخه منو تو چقد شباهت داریم
هر دوتامون خواهر نداریم
مردادی هستیم
جیگر هستیم
و.............

=))
عشــــــــــــق منی :***

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد