می دونی بهارستان یه تفاوتهایی داره با سوئیتهای اونور! مثلا من با خیال راحت تو دستشویی پاهامو می شورم و از این عذاب وجدان ندارم که الان میام و طراوت با جیغ و ناله بهم میگه باز تو دمپاییهارو خییییییییییس کردی؟
خوبی دیگه ای نداره کلا همین خوبیش بود اینجا ولی بدیهای زیادی داره مثلا الان 6 تا لیوان نشسته رو میزه! آخه کی حال داره اینهمه راه رو بره تا آشپزخونه؟! هم اتاقیهای عزیزم به شدت یادتون افتادم وقتیکه تو حموم حوله م رو جا گذاشته بودم و کسی نبود که از 60 فرسخی صدامو بشنوه و واسم حوله بیاره!! نوابغ پر از نبوغ کشف نشده! من الان کشف کردم که ما تو اون خوابگاه خیلی هم درسخون بودیم برای اینکه من کلا الان از 30جلسه فارما 7 جلسه خوندم! تازشم امروز سر جمع اگه 3 ساعت بیدار بودم و از این سه ساعت نیم ساعت درس خوندم و بقیه ش رو آهنگ گوش دارم و تخمه و چیپس و لواشک خوردم و الانم که در خدمت شمام و وبگردی می کنم. هییییی ولی با اینحال می دونم که فارما رو 20 می شم! می دونی!
ممنون از همدردی واقعا
نبینم غمتو بلادونا جونم
من این شرایط رو با پوست و استخونم حس کردم
دووم بیار عزیزم میدونم خیلی سخته
فدای تو
منم که چقدر غصه می خورم
که اینطووووووور!
پس تو باز دمپایی هارو خیس میکنی؟!![](http://www.blogsky.com/images/smileys/015.gif)
جب اشکالی نداره گلم. اونجا تا میتونی دمپایی خیس کن که برگشتی خوابگاه خودمون ازین خبرا نیست ها
تو خجالت نمیکشی؟؟؟ نه تو خجالت نمیکشی؟؟؟ واقعاااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آخه دختر تو فقط ۳ ساعت بیدار بودی؟؟؟؟(با اون سابقه که از تو سراغ دارم کاملا باور میکنم عزیزم)
جات خالی طراوت جون اجداد خواب رو آوردم جلو چشمش
جالب بود
مرسی گلم
ببخشید رشته شما چیه لطفا توی وبلاگم جواب بدید
ارشد یکی از رشته های علوم پزشکی می باشم
سلام![](http://www.blogsky.com/images/smileys/042.gif)
می بینم که روزه میخوری و در ملا عام هم اعلامش میکنی!!!!
فارما میخونی رشته ت چیه؟ پزشکی؟
روزه خواری کجا بود آبجی یه دیروز رو روزه بودم جون خودم![](http://www.blogsky.com/images/smileys/003.gif)
فارما رو جاتون خالی گاز می زنیم ولی دریغ از یک کلمه! نه ارشد می باشم.
ممنون منم تکنولوژی جراحی میخونم شما دقیقا چه رشته ای میخونید ؟
تکنولوژی جراحی؟نشنیده بودم جالبه
فک کنم خوابگاه ما شبیه این خوابگاه جدیدتونه
ما اتاق اتاق بودیم و حموم و دستشویی و آشپزخونه عمومی بود و طرف دیگه
آخی یادش بخیر
آره اینجا اینطوریه اون سوئیتها خوابگاه نبود در حقیقت خونه های سازمانی دانشگاه بود که واسه ما خالی کرده بودند. آخه ما که مهر اومدیم واسمون جا نداشتن با تیپا پرتمون کردن اونور
بیست که دیگه خیلی چرته... اما در مورد خواب و آهنگ و تخمه و چیپس و لواشک و وبگردی راحت باش... بی خیال دنیا...
میدونم که با هم اتاقی هات بودی و نظر من اینجا خیلی بی ربط بود اما دلم خواست...
آره بی خیال دنیا کلا![](http://www.blogsky.com/images/smileys/030.gif)
قدم شما بر چشم این حرفا کدومه