می دونم که اصطلاح شب امتحانی رو زیاد شنیدین و با معنی مصطلح اون آشنا هستین و حتی ممکنه خدای نکرده، گوش شیطون کر شب امتحانی بوده یا باشین! ما که خدا رو شکر نه شب امتحانی بودیم و نه قراره در آینده باشیم! ولی اینو شک دارم که با اصطلاح نامصطلح!!! دیگه ای از این خانواده آشنا باشین و اون همانا شب سمیناری بودنه! یعنی نشد یه دفه من با خیال جمع برم یه سمینار رو _ پر محتوا یا بی محتوا فرقی نمیکنه _ ارائه بدم بدون اینکه مجبور باشم شب قبلش تا صبح بیدار باشم و تازه اسلاید آماده کنم. حالام عوض آماده کردن این ارائه در پیش رو، می خوابم و وبگردی می کنم و همینطور با مبینا بازی می کنم. خدایا من پس کی آدم میشم؟
خانم سلام و شٌکر که سبز است حالتان
کــم باد و گــم از آیـــینه زنگ مـــلالتان
آقا سلام و شکر که کامنت نهاده ای
گرچه ربطی به شب سمیناری بودنمان نداشت
سلام
به جان خودم که تا حالا شب سمیناری بودن رو تجربه نکردم و به امید تجربه خیلی قریب اون، خوشی دوران دانشجویی به همین کارهای اکشن و پراسترسشه!
آخ که بازم درس نمی گیریم از اینهمه اکشن و استرس
ایشالله دوباره دانشجو بشی و تجربه کنی همه روزای خوشش رو البته با آرامش
فکر کنم سر این یکی باید یاد اهنگ حالم عوض میشه ی شادمهر بیفتی نه همه چی ارومه دقت کن
متاسفم شاید بعدا
.شوخیدم ناراحت نشی ها
بعدش در مورد سوال اخرتون باید بگم من گوش کردم خدا سکوت کرد
دیگه من تنها ترانه ای که تو عمرم گوش دادم همین همه چی آرومه بود و یکی دیگه: اووول آشنایی مون یادم میاد یادم میااااد
هییییییی بعدا هم اگه آدم بشم بازم جای شکرش باقیه