خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

خواستگاری استکان چای از قندون

دروغ چرا؟! با دیدن کلاه قرمزی مث ملت، ذوق نمی کنم قشنگه ها، اصن من از همینجا دست خلاقیت سازندگانش رو می بوسم با اینحال من می تونم ازش بگذرم و خیلی دلم واسش غنج نمیره.

ولی... ولی این نمایش بازی کردن این قسمت پنجم شون خعلی باحال بود خدایی خندیدم. یعنی آدم یه چیزایی تو تلویزیون می بینه به آینده سیما امیدوار میشه! می دونی!

نمایش یه خواستگاری بود با بازی:

قندون! در نقش عروس

فامیل دور در نقش مادر عروس

پسر عمه زا در نقش پدر عروس

ببعی در نقش برادرز اند سیسترز؟! راستش دقیق متوجه نشدم این فرنگی حرف می زنه من نمی فهمم:)

حالا خانواده داماد:

یه استکان چای در نقش داماد

کلاه قرمزی در نقش مادر داماد

جیگر (بلا نسبت جیگر، همون الاغ) در نقش بابای داماد

خلاصه بگم اینا از اول شروع کردن به شاخ و شونه کشیدن که پسر ما از این خرده چای ها که باهاش چای کیسه ای درست می کنن نیست و خوب دم کشیده و از تو جوب ورش نداشتیم بریزیم تو استکان و اینا و از اونور خانواده عروس می گفتن خواستگارای قبلی دختر ما قوری و سماور بودن حتی یه خواستگار خارجی داشته به اسم هات چاکلت که انگار شیرین بوده یعنی هوو سر عروس:دی تازه دخترشون قند حبه و شکر هم نبودا از زمانیکه چغندر بوده واسش زحمت کشیدن تا حالا! حسابی زدن تو برجک خانواده داماد ولی بعدش به خودشون گفتن دخترمون داره نم می کشه و بیشتر از این بمونه ترش میشه و دیگه راضی شدن به این وصلت :)))

Belladonna یکشنبه 6 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 20:11

نظرات 4 + ارسال نظر

یک پیر دوشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 13:47 http://arshadane.persianblog.ir

سلام خوبی ؟
اولین بار فیلمشو توی 7 سالگی دیدم رفتیم 1 سینما که همش بچه مدرسه ای بودیم خیلی بهم خوش گذشت اما الان اصلا دوست ندارم وقت بذارم براش شاید به خاطر اینکه عادت داشتم به طنز سطحی که اون موقع ازش برداشت کردم ولی الان حرفای قشنگی میزنه و چیزهای قشنگی رو بهمون یاد اوری میکنه یک تیکه از قسمت قبلی رو که پسر خاله 1 کیک رو به تنهایی خورده بود تا هیچکس حتی مورچه ها نخورن تا مسموم نشن هم دیدم اونم جالب بود.
حالا تو این خواستگار چرا نگفتن چاییمون داره رنگش کدر میشه و سرد میشه و از دهن میوفته ؟بیچاره قندون

چه جالب نظر منم همینه الان حرف داره واسه گفتن نکته داره که من موجود تنبلی هستم و طبیعتا نباید زیاد به دردم بخوره می دونی!
اتفاقا مادر عروس گفت که این چایی که من دارم می بینم بخاری ازش بلند نمیشه که بخواد هوو بیاره سر قندون

رویا سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 00:56

ببعی گفت برایدز سیستر یعنی خواهر عروس .
خیلی قشنگ شده بود ها با اون پاپیون صورتی.
اون جاشم که کلاقرمزی گفت مادر عروس ابروهاشونو کجا درست می کنن خیلی باحال بود :دی

bride's sister؟ تنک یو سو ماچ! واقعا خانواده ای رو از نگرانی رهانیدی
آره اون قسمت ابرو خیلی باحال بود