این دور روز تعطیل حداقل ثمری که واسه ما داشت این بود که دلی از عزا در آوردیم و از خجالت درختای توت دانشکده در اومدیم. هیشکی نبود جز من و برکه و آز و فم! هم موقع ورود به این مجموعه کاملا علمی و هم عصر موقع برگشت. جا داره همینجا تشکر کنم از آقای قاسمی مسئول امور مالی (یه همچین چیزی) که نظارت داشتن بر امر کاشت و آبیاری و از باغبان محترم جناب آقای قویدل که خعلی با سلیقه ن! دیروز صبح که می خواستیم بریم داخل محوطه دانشکده٬ نگهبان کارت خواست ازمون و ما هم شاکی شدیم که یعنی چی دیرمون شد و بعدش به محض اینکه از میدان دید اونا دور شدیم افتادیم به جون درختا. امروز عصر هم که می خواستیم برگردیم طبق معمول روزای تعطیل در مجموعه بسته بود و باز شاکی شدیم که این چه وعضیه سرویسمون رفت؛ ولی خدا می دونست که سرویس تا یه ربع دیگه نمیاد و ما یه کارای دیگه داریم که باید انجام بدیم آخرشم از سرویس جا موندیم:))
بلی این عسکه واقعنیه؟! یعنی دستای خودتونه؟
چه کیفیتی داره!!! اوووووووووووو!
همون کادوی روز مادره این قدر معرکه اس!
فدای تو بشم که همیشه بهم انرژی مثبت میدی جیگر
مارو نمیبینین خوش میگذره؟!
ایشالا همیشه خوب و خوش باشی.
شوخی کردم مااادر
همیشه شاتوت به دهن باشی! همیشه بالای درخت توت باشی مادر! الهی آمین
شاید باورت نشه ولی خیلی به یادت بودم حتی زمانیکه این عکسو گرفتم. در کل این پروسه جات خالی بود. تو کجایی چیکار می کنی چرا اینقد کم پیدایی؟
یعنی همچین دانشجوهایی داریم ما واقعا بهتون افتخار میکنم.
ما 1 درخت توت داشتیم پشت دانشگاه که همه فکر میکردن که فقط خودشون اونو کشف کردن ماشالا اینقدرکه توت میداد کسی نمیفهمید چقدر ازش خورده میشه.
اما اخر فصل میفهمیدیم 1 جورایی بیشتر از خوراک خودمون از درخت کم میشه بعد لو رفت که همه دانشگاه مخفیانه به اون نقطه سر میزدند .
پ.ن : لاکت با رنگ توتا ست شده جیگر شده
ای جوووون اون درخت توت چه خاطرات شیرینی با شما داشته مرحبا
پ.ن:بابا دختر! بابا نیلوفر! خودمم خیلی حال کردم
من؟ منو میگی دیگه؟! هی خواهرررررررررر!
در عوض من این دو روزم مزخرف تمااااااام بود! نه درسی خوندم نه کار مفیدی نه شادی نه...
روز اول که خودم حسابی حالم بد بود؛ امروزم پدرام! همش نگرانی بود. خلاصه سرتو بدرد نیارم؛ کلا هیچی سرجاش نبود!
.
فک کنم به اون انرژی مثبتی که تو کامنت اول بهش اشاره کردی چشم زدی
الهی بگردم چی شده مگه؟ حال منم دست کمی نداره باور کن یک اوضاع درب و داغونیه که ترجیح میدم خودمو بزنم به فراموشی و همون شعر به به چه چه زندگی خوبه دوسش دارم رو زمزمه کنم!!! هیییییی
پس فعلا اینارو داشته باش تا بعد!





















(با یک حرکت کله؛ یک حرکت اوردنگی؛ یک حرکته خفن که خودت میدونی! دریافت شود لطفا):
برسد بدست بلادونا جونی
فداااااااااااااااااااااااای تو
با یک ماچ آبدار با ملچ ملوچ
ایشالا همیشه خوش باشید .الان وقت ندارم ولی میام وبت رو کامل می خونم
قدم رنجه فرمودین خوشحالم از آشناییتون
کلا من از بچگی رابطه خیلی خیلی صمیمی با درخت توت داشتم تا الان .از درخت توت حیاط خونه تا سر کوچه تا تو دانشگاه
ایول به تو که به درخت توت سر کوچه هم رحم نمیکنی
شاتوت دوس دارم
جای ما رو خالی کنید
نوش جونتون
جاتون سبز واللو
ای ول بابا
دهنم آب افتاد، از فردا پایتونم