خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

المپیک

 

 

میدونی 

دفعه قبلتر که  رفتم خونه به مدت ۲۳ روز در منزل تشریف داشتم و پایان نامه را کلا بیخیال شده بودم.طوری که وقتی برگشتم دانشگاه استاد گرام: من: 

اون روزا بازیهای جام ملتهای اروپا برگزار می شد و من فقط به عشق تیتراژ برنامه ی جام چهاردهم این بازیهارو تماشا می کردم!!!.هنوزم روزی چند بار این آهنگو گوش میدم خیلی قشنگه.یادش بخیر...چه روزایی بود...

پس فردا ایشالا میرم خونه.اونموقع بازیهای المپیک شروع میشه. 

منتظرم ببینم آهنگ این بازیا چیه..

نظرات 5 + ارسال نظر
belladona جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 00:05

واااااای صحرا تو چقده باحالی بازیها رو به عشق تیتراژ نگاه می کردی؟هررررررررحتما آهنگ المپیک رو هم بذار ببینیم کدومش قشنگتره! میجم چقده هم آهنگش طوللانیه نه؟ نود خودمون اینقدر طولانی نیست حتی تصویر زندگی شبکه دو هم اینقدر طولانی نبود

میدونی
این آهنگ از اون ریتم آهنگایی که من هیچوقت فراموشش نمیکنم
تازشم من تا مدتها فک میکردم موسیقی رسمی بازیها همینه
ولی بعد فهمیدم آهنگسازش یه ایرونیه

طراوت جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:57 http://nabeghehaye89.blogsky.com

صحرا فک کنم ممول به این آهنگه آلرژی داشته باشه
بس که گوشش کردی تو
قوربونت آهنگ رفتن زدی و خداروشکر چشم ما و دوستان به جمال شما روشن شد در وبلاگ

خود بازیا چی میشن پس عزیزم؟

طراوت جون نگران نباش بشر یه دستگاهی اختراع نموده به نام head set
وسیله خوبیه
آخر بازیها هم اسپانیا قهرمان شد

قیچی جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:07

به به
هوورا صحرا اومده ... یعنی اصلن به حرفای این دوستات گووش نکن صحرا خیلی هم کار خوبی میکنی اصلن صب تا شب فوتبال نگاه کن...همش همین آهنگو گووش بده
نه مثه اینا خوبه که همش افتادن رو کتاب و درس و اینا
... میگم صحرا یه آهنگ هس اِبی خونده فک کنم حدیث نفسه تو هس
میگه:
میخوام برم به خونه
به جایی که صفا هس
توو گووشه و کنارش
یه عالمه وفا هس
.....
ایشالا زوودی درست تموم میشه میری کنار خونواده ی عزیزت...

خواهش میکنم میدونستم از اومدنم هیجان مرگ می شید
آره بابا درس چیه دکتری چیه! هممون جم کنیم بریم خونه ه ه ه ه

یک پیر یکشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:39

ها عالیه این جوری که می ری خونه بد اموزی داری...
من هر وقت به این صورت بود خانواده احساس بس شنیع بهشون دست میداد که دخترم تو تو خوابگاهم همینجوری یا درس ه میخونی احیانا

محبووب یکشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 21:47

افتتحاییه رو دیدی؟
خیلی حال کردم باهاش! مخصوصا قسمت مستر بین و ملکه انگلیس
دمشون گرم بخدا....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد