وقتی یادم افتاد امروز ۱۶ روز از ماه مبارک رمضان گذشته خیلی دلم گرفت٬ ۱۶ روز گذشته و من هیچ استفاه ای نکردم٬همه وقتم صرف انتخاب موضوع پایانامه شد٬
خدایا فکرم رو راحت کن تا بدون دغدغه از بقیه ماه رمضون استفاده کنم
چقدر دلم برای مناجات حضرت امیر تنگ شده
چقدر دلم برای دعای سحر تنگ شده
دیشب یه دعا از صحیفه سجادیه خوندم٬وای که چقدر این دعا قشنگ و آرامش بخش بود
پس حواست باشه یه وقت جایی نری از این نی نی ها داشته باشن یهو لقمه چپشون میکنی مامان باباش پوستتو میکنن اونوقت تازه بچه خودتو چه جور نگه میداری بیچاره بچت همه جاش گاز گازی میشه
طراوت:(با اجازه ی برکه جوون)

(بعدنااا)
پسر جان یه نیگا به وبلاگ میکردی خوب! ما ۵ نفریم Mr!
آره گاهی مامانا میافتن دنبالم برا پوس کنی! همین خوبه که زودی در میرم
الهیییییییییییییی بگردمش نی نی خودم که فداش بشم تپل مپلی ام هس(فک کنم)خیلی آروم گازش میگیرم که دردش نیاد
میدونم عزیزم
واسم دعا کن طراوت
طراوت:(بازم با اجازه برکه جون)
)
الی جون اصلا غصه نخور گلم. بدون که همیشه خدا صلاح تورو میخواد؛ از رو کامنت دوستت فمیدم برا چی ناراحنی(اگه اشتبا نکنم
همیـــــــــشه شاد باش عزیزم. بهترینی و خوشبخت خواهی شد
برای ما هم تو این ایام دعا کنید...
محتاجیم ب دعا ...
ایشالله که موفق میشی غرکه جان