خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

روز خوب؟

پرونده ی موش های ما امروز در هم پیچیده شد یعنی به سلامتی و میمنت کلا کارای حیوانی تموم شد ایشالله که نصیب و قسمت شما!

دیگه کاری نمونده اصلا٬ می مونه کارای بیوشیمیایی و نوشتن پایان نامه و مقاله ی مربوطه که اونم با همت من!!! یه ماهه تمومه. (تفکر مثبت)

البته راستش مطمئن نیستم که همه چی خوبه یا نه!

نظرات 10 + ارسال نظر
ایمان یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 20:34

برو جلو خودم پشتتم اما شما از اون خانومایی هستین که دست پختتونو باید با احتیاط خورد(عزیز من با موش حشر ونشر داشتی دیگه چه توقعی داشتی؟)

اواااا ایمااااااااااااان؟ این حرفا چیه؟موش چه ربطی به آشپزی داره آخه؟(لب گزیدن)

قیچی یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 22:43

بلادونای عزیز میدونی این پستت منو برد به حدود ِ 7 سال پیش که ما لیسانس گرفتیم. من بلافاصله ادامه تحصیل دادم و دوستام هم به مرور و بعد از من.... از بین ما فقط ممدوسین بوود که ادامه نداد. اونم با اینکه درسش خیلی خوب بوود ولی پدرش مریض شد و یادمه کلن به هم ریخت و بی خیال شد و توو این آشفته بازار زد به کار.
یادمه اونموقع ها که من از عالم و آدم شکایت میکردم و غر میزدم به زندگی و کار و ...، ممدوسین میگفت بازم خوبه که دانشجویی و حداقل میدونی فردا صب که بلند می شی چیکاره ای و باید کجا بری و باید چی بخونی و از این حرفا. ولی من چی؟ هیچ دورنمایی هیچ آینده ای هیچ فردای روشنی یا حداقل علامتی از این فردای روشن نمیبینم توو این جامعه. و من می دونستم که راس میگه.
الان که پست تو رو خوندم یاد اوون قضیه افتادم. تو الان مشغولی و درس می خونی و به نظرت میرسه اوضاع خوبه که داری به یه سرانجامی میرسونی تحقیقاتت رو. اما از اوون طرف شاید همون آینده و فردای فارغ التحصیلی و نقشی که قرارِ ِتوو معادلات پیچیده ی جامعه ایفا کنی، تا حدودی اذیتت کنه. اما اینو بدون قطعن خدا برای تو هم به عنوان یکی از بنده هاش، یه نقشی رو توو این دنیای بزرگ در نظر گرفته و بدون، بدونه تو قطعن و یقینن این دنیا یه جاش میلنگه.
پس امیدوار باش و صبور و توکل داشته باش و آینده های دور زیاد فکر نکن. ایشالا برات بهترین ها پیش میاد دختر ِ خوب. یعنی من که مطمئنم.

وای قیچی جون زدی تو خال الان دغدغه ی اکثر ما همینه: فردای فارغ التحصیلی٬ اینکه من با این مدرکم قراره چه گرهی رو باز کنم؟!
حرفات واقعا قوت قلب بود مث همیشه و تو نمی دونی چقدر من از بودنت خوشحالم

یاسی دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 00:03

سلام بلی جونم.قدر این روزای قشنگ و پر خاطره رو بدون عزیزم.همیشه شاد و موفق باشی.

سلام یاسی جونم فدای تو گلم ایشالله تو هم همیشه موفق و پیروز باشی خوشگلم بوووووووس

فرهاد دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 21:19 http://www.semicolon.blogsky.com

آخرش نگفتی رشتت چیه ها!من این همه دانشگاه رفتم بازم بین چندین گزینه شک دارم در مورد رشتت!

فرهاد جون بگو ببینم چه رشته هایی مد نظرته و به چیا شک داری؟

فاطمه دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 22:30

وااای بلادونا خووب والا شماها حوصله درس خوندن دارین یعنی من امروز خودموکشتم ۲ ساعت درس خوندم

ولی خیلی خوبه ها درست تموم میشه .میتونی بازم درس بخونی ادامه بدی .ومطمئنن در جامعه مفید خواهی بوود .

فدای تو فاطی جون گلم باز تو دوساعت خوندی من که الان دو دقیقه هم نمی تونم بخونم

لی لا سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:06 http://halogen1983.blogfa.com

سلام بلادونای عزیزم. خوبی؟ ایشالا به سلامتی پایان نامتو هم زود تند سریع تموم میکنی.

این تیکه از حرفای جناب قیچی خیلی دلنشین بود! " بدون، بدونه تو قطعن و یقینن این دنیا یه جاش میلنگه. "!

یعنی منم نباشم یه جای دنیا میلنگد آیااااااااا ؟ در مورد خودم بعیـــــــــد میدونم!

سلاااااااام لیلا جونم خوبی خوشگلم ؟ممنون گلم
آره لیلا جون واقعا قیچی جون خیلی خوب گفت و واسه من که قوت قلب بود چه برسه واسه دختر همه چی تمومی مث تو

لی لا سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:09 http://halogen1983.blogfa.com

شما به من لطف دارید...
همه چی تموم؟؟؟؟؟؟!!!
من همه چی تموم نیستم...پرم از نقص و کاستی و عقب ماندگی ها

پس چی فک کردی راجع به خودت لی لا جونم؟ ایشالله که پیروز و موفق باش گلم

ایمان چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 19:50

ربط داره بلادونا خانوم.با دست موشی میرین آشپزی.کی میخوره

نه ایمان جون خیالت تخت دستامو می شورم تمیز تمیییییییییییییییز

حسام شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:26

مبارک باشه..

ممنون

طراوت شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 15:30


تموم شد؟

خوشگلم گریه واسه چی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد