خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

مشهد...شهر آرزوها!!!!من دارم میام!

بلاخره قسمت شد و آخرین عضو خانواده ی نابغه ها هم میره که دفاع کنه 

ایشالا فردا کله ی سحر راه می افتیم سمت مشهد و صبحونه رو ایشالا تو باباامان بجنورد نوش جان می کنیم و بعد هم پیش به سوی دفاع! 

فک کن! یه زمانی اینقد از مشهد بدم اومده بود که رفتم پیش استاد راهنمام و به این شهر و آدماش بد و بیراه گفتم ولی الان که دیگه کارم تو این شهر تموم شده و برای خداحافظی با یونی دارم میرم میدونم که دلم حسابی تنگ میشه 

از طرفی هم خوشحالم که بلاخره دفاع میکنم و فارغ التحصیل میشم ولی دوستای نابغه...با جای خالیتون تو دانشکده چیکار کنم...

نظرات 9 + ارسال نظر
طراوت شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 17:26

سلام صحرا جوووونم
ایولا داری مدافع میشی پس تو هم.تبریگ جیگر!(هر چند که میدونستم!)

صحرا راست میگی، بی من هرگز! ولی خب دوست عزیزم باید بسازی، راه دیگه ای نیست.

موقع دفاع من مشهد بودی هااااا

باز اگه 15 ام به بعد میزاشتی، فاطمه میومد، الان اونم یزده که
اگه تونستم میام...

هی ی چیکار کنیم دیگه
هیچوقت فکرشم نمی کردم دلم واسه شما کله پوکا تنگ بشه

رها شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 19:28 http://s2a.ir

سلام دوست خوبم
وب قشنگی داری
خوشحال میشم به وب من هم سر بزنی
میتونی برای وبلاگت آدرس جدید ثبت کنی
http://s2a.ir

belladona یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:05

سلاااااااااااااام خوشگل نازم خوبی گلک؟ایشالله که به خوبی و خوشی دفاع کردی دیگهوای اینقده دوست داشتم تو دفاع نوابغ باشم ینی فکرشم نمی کردم من دفاع کنم برم و دیگر هیچ! عزیزم ایشالله که موفقیت های بیشتر و بزرگتری بعد از این نصیب و قسمتت بشه بووووووس
پ.ن:یادته شعر می گفتیم از خودمون؟هی پست گراجوییتی کجایی که یادت به خیر عررررررررررر

بلی جونم سلام دفاع اینجانب سه شنبه می باشد
هی ی ی ی ی نادش بخی

فری یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:51

امیدوارم همه مراحل زندگیتون موفق باشین :)

خیلی ممنان

فرهاد شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:22 http://www.semicolon.blogsky.com

من یه توضیح مفصل احتیاج دارم که بفمم اونجا چه خبره

طراوت: مثلن چه توضیحی پسرجان؟!

فرهاد شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:23 http://www.semicolon.blogsky.com

شما تو فیسبوکم هستین؟؟؟ میشه منو ادد کنین؟

فرهاد یکشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 21:05 http://www.semicolon.blogsky.com

من اصن نمیدونم تو خوابگاه چه خبره کی داره دکترا میخونه که داره کنکور میده و اکثرتون دارین چی میخونین اصن

طراوت: فرهاد پیر شدیا! ما همه فارغ التحصیلات شدیم رفته پی کارش! هیشکدوم خابگاه نیستیم که. هر کی یه سوی کشوره
هممون داریم برای دکتری میخونیم(البته بلی رو نمیدونم. چون این دختر بعد از ازدواج کلا برنامه هاشو دگرگون کرده!).
من رشته ام آمار زیستیه.
ممول ژنتیک
صحرا آناتومی
بلادونا ؟ (فک کنم هنوز باید تو کف بمونی تا خودش بگه)
برکه هم هم کلاسی بلادونا بود.
"تمام"

فرهاد سه‌شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:56 http://www.semicolon.blogsky.com

وای چرا اینا رو یه دفه بهم میگی من قلبم ضعیفه
واقعا از هم دور شدین الان؟؟؟ ولی اینجا همش با هم باشینا.یادتون نره هیچوقت...
بعضیا شیرینی ازدواجشونم که نمیدن...!! باشه!نوبت ما هم میشه ازدواج کنیم شیرینی ندیم در هر صورت مبارکه
رشته ی بلادونا هم میدونم چی فک کردیییییییییییییی

بعضیا به ما هم شیرنی ندادن که چفتشون بودیم چی فک کردی!
رونوشت به بلادونا

حدس زدم احتمالا رشته شو گفته باشه بت. در پاسخ به اون سوالت
فک کردم خیال کردم!

شاعر شنیدنی ست سه‌شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:19 http://kha2ne-sher.persianblog.ir/

آخی! پس قصه خوابگاه نشین ها چی میشه؟تموم؟
موفق باشی /و مشهد..به قول مادربزرگ مرحومم پیشونی منو کجا می شونی!
به روزم تقریبا

طراوت: قصه هنوز ادامه داره مااادر!
سلامت باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد