کلن همیشه وقتی یه زن، زیر دست یه مرد کار کنه، اون مرده همچی جو ریاست برِش میداره که انگاری هر چی عقده داره باید رو سر اون بیچاره خانومه خالی کنه! ولا!
مدیر امور پژوهشی یه آقاهه اس که بعید میدونم از کار طرح ها و پروپزال ها چیزی رو خودش انجام بده! به راحتی و با کمال خونسردی میگه خانوم طراوت، برو این فایلو به فلان جا ایمیل من! خانوم طراوت پرونده ی آقای کوفتی چی شد؟ خانوم طراوت طرح خانوم زهرماری چطور؟ خانوم طراوت جلسه شورای پژوهشی داریم! آقایون حضرات رو دعوت کن!!
اصلا انگار نه انگار که من خیر سرم هیئت علمی شدم! خب وظیفه ی من در اصل تحقیق کردنه و طرح نوشتن و مقاله دادن! ولی دریغ از یه ذره وقت که برای این کار داشته باشم:( یعنی باید گفت که چی فکر میکردیم و چی شد!!!
بعدشم نامردا فعلا یک کلاس دادن دستم، که به حساب خودشون ارزیابی بشم!! به استادم چوقولیشونو کردم، گفت روندش همینه! نمیان سریع چند تا کلاس بدن که فاتحه شونو بخونی! باید اول ببینن چند مرده حلاجی؟
خلاصه که فعلا من همش دارم کار اجرایی میکنم و اصلنم احصاب محصاب ندارم دیگه
فردا اولین روز کلاسمه. جالبه که همشون دخترن! 20 تا دختر باز حداقل خدا خیرشون بده کلاس دخترونه دادن به من. با این پسرای شیطون و زبون دراز، دیگه باید کم کم سر به بیابون میذاشتم...
مبارک باشه. می بینم که افتادی رو دور و باید هی بهت تبریک بگیم! ناقلا نگفته بودی هیات علمی شدی! خلاصه مبارک باشه همه جوره :)
مرسی عزیزم. لطف داری
مطمئن باش همه جا همینه. همه جای این مملکت، اولش که مشغول به کار بشی می خوان سواری بگیرن و چاره ای نیست کوولی دادن اجباری ولو یه مدت محدود که لم به کسر لام کار بیاد دستت.
سعی کن یه جوری برخورد کنی که این تصور در روئسا بوجود بیاد که تو دارای یه سری توانایی های بالقوه هستی که نمی خوای به این راحتی ها روو کنی. بذا همیشه فک کنن یه چیزی در چنته داری. زیاد خودتو خالی نکن از لحاظ مهارتی.
وای مرسی ازین نکته ی خوبی که فرمایش کردی حسین.
آره، فعلا که سعی کردم حسابی رو من حساب باز کنن!! الان همه فک میکنن من اونقده حالیمه که نگووووووو!
فقط خدا کنه ازون سوالای گُنده وحشتناک نکنن که اوضاعم قمر در عقرب میشه