قرار شد من دو تا سکه پارسیان بگیرم از طرف خودم و الهام واسه گل پسر نو رسیده ی محبوب، آقا فرهاد
مامان سکه هارو خرید و منم دو تا کارت سکه رو از کیفش در آوردم و بدو بدو طبق معمول با تاخیر رسیدم اول کوچه که الهام تو ماشن منتظرم بود. کلی تشکر و ماچ و بوسه و اینکه زحمتش افتاد پای من و فلان و بیسار...
رفتیم خونه محبوب و کادومونو دادیم و کلی هم گل گفتیم گل شنفتیم و بنده کمی از نکات بچه داری و علم خود در این زمینه محبوب جان رو سرشار نمودم اوهوم اوهوم کجای داستان بودم؟!
آها، خلاصه خوشی گذروندیم و برگشتیم منزل.
دو هفته بعد:
مامان رفت سراغ اون کیف دو هفته پیشش و با یک جعبه ی سکه مواجه شد!!
کاشف به عمل اومد که مامان جان دو تا سکه و یک کارت خالی سکه گرفته بوده و من هم تو اون هاگیر واگیر و ازونجایی که قانون مورفی همیشه با منه، یک جعبه پر و یکی هم خالی برداشتم و از بخت خوش و ازونجایی که گاهی هم مورفی با من نیست، اونی که پوچ بود دادم به الهام و کارت پر موند واسه خودم
امروز زنگ زدم به محبوب و کلی با هم خندیدیم چون محبوب هم ازین که الهام براش کارت خالی کادو برده بوده کلی تعجب کرده و همش فکر میکرده فروشنده سرش کلاه گذاشته و چون الهام احیانا ناراحت یا عصبانی نشه چیزی بهش نگفته!
کلی آبروم رفت
البته میشد پولشو بزارم تو جیبم و به روی خودم نیارم و فرار کنم برم دبی! کسی هم چیزی نمیفهمید و محبوبم این رازو پنهان میکرد و منم خوش و خرم زندگی میکردم، اما حیف که هنوز دانشگام تموم نشده اه
این درس و مشق همیشه جلو پیشرفت منو گرفته، همیشه
جالب بود.......مرسی
خواهش
با سلام و احترام
پس همه چیز بر وفق مراد است و بعضیها سوار بر خر مراد
با اون تعداد سکه هم دیگه نمیرن دبی میشه رَف عامریکا
درسته که واقعیت مثل آب است ولی بعضی ها نوشابه را تر جیح میدهند برو سکه هاشون رو بده بهشون
فعلا بر وفق مراده اما اگه فرا ر میکردم و لو نمیدادم میپریدم رو خر مراد
من دلستر میخوام! قانون جذب هم نیست ها همون واقعیته
با آخرش شدید موافم.
نه من پشیمون شدم بابا مخالفم مخالــــف
خدایا توبه
خیلی باحالی طراوت جون! *:
منم یه بار یه کارت هدیه بدون رمز کادو دادم. بعدا هم کلن رمزشو یادم رفت و گم کردم. خلاصه کار به بانک کشید و این حرفا.
تولدتون هم مبارک باشه ضمنن
لایک
ممنون حسین خان. خیلی ممنون که یادت بود خییییلی خوشحالم کردی