-
عدد ۱۳
پنجشنبه 23 تیرماه سال 1390 16:15
همون طور که میدونین ۱۳ اصلا نحس نیست!اینم سیزدهمین پست من در این وبلاگ
-
خاطرات سفر
پنجشنبه 23 تیرماه سال 1390 10:32
یا خدا سلام علیکم خدمت دوستان جان در اقصی نقاط این میهن عزیز(همون سمایلی که می دونین!) من دیروز بعد از تحمل مرارتهای سفر به خونه رسیدم و جای همتون خالی. کاش بودین تا مبینا نذاره یه خواب راحت بکنین بفهمین چی میگم(کااااش) بذارین از سفر طویل و دراز بنویسم و اینکه چی گذشت! پرواز ساعت 7 از ترمینال بود و من از اینکه بلیط...
-
پیر شی مااااادر!
چهارشنبه 22 تیرماه سال 1390 11:41
**روز جوان بر شما دوست گرامی مبارک** صد سال به این ساااااااالا! امیدوارم در تمام روز های زندگیتون مثثثثل همین الان که حالاست و در همین لحظه که دور هم جمعیم و لحظه ی الان و دسته جمعیو خوبو پر نشاطی است و حالاست و همین الان است در لحظه(!) ، همیشه شاد و پر نشاط و جوان دل باشید. ؛خدا همتونو حفظ کنه؛
-
دوست یعنی...
سهشنبه 21 تیرماه سال 1390 12:45
I think this is the greatest and truest description I've ever heard for a Friend..... تصور می کنم این بهترین و واقعی ترین توصیفی ست که تا کنون از دوست شنیده ام Friends........They love you. دوستان...... تو را دوست می دارند But they're not your lover اما معشوق تو نیستند They care for you, مراقب تو هستند But they're not...
-
استاد گل و گلابیمون!
دوشنبه 20 تیرماه سال 1390 01:57
استاد دیدی با دانشجو مثل دو تا رفیق ایمیل دروبدل کنه؟! پ استاد ما رو باید ببینید. معرکس به خدا! آخرشه! عالم به تمام معنا.( البته 2 نفرن. زن و شوهر) خیییلی هم جوون. آخر کلاس مخمون لبریز میشه از معلومات در حالی که تو کلاس همش داریم گل میگیمو گل میشنویمو شادیمو نسکافه یا شیرنی میخوریمو... خلاصه صفایی داره. حیف که به...
-
خدایا این حال خوشو از ما نگیر (exactly)
یکشنبه 19 تیرماه سال 1390 23:07
خدایا این حال خوشو از ما نگیر این دفعه این حال خوش نصیبمون شده. خدارو شکر 3 استاد دیگه ی اون ماجرای پست قبلی با درخواست ما مبنی بر بردن نمرات رو curve موافقت کردن. استاد w گفتن شما برای امتحان حداقل 2 ساعت وقت لازم داشتین. البته باید اینم بگم که نظر خودشون امتحان مجدد بود اما از اونجایی که سیستم دانشجو محوره ، با...
-
حال گیری یعنی...
یکشنبه 19 تیرماه سال 1390 11:28
فک کن... یه ماهه داری روز شماری می کنی که بیست تیر برسه و ازشر آخرین امتحانم خلاص شی و خوشحال و سرخوش بگی:سلااااام زندگی٬سلاااام آزادی٬سلاااااام ترمینال وسلاام خونه بعد یههو استاد X رو سرت خراب شه که بچه ها امتحان عملی درس x بیست و سوم تیر اونوقت با خودت فکر میکنی که چطور میتونی استادو ترور کنی اون لحظه فکر اینکه...
-
سر جلسه ی دفاع . موضوع: طرح دانشجویی به این میگن!!!!!!!!!!!!!
شنبه 18 تیرماه سال 1390 18:50
سر جلسه دفاع: - داور: این طرح از اساس اشکال داره، همچنان از راه دریا بهم راه دارن. -دانشجوی گل و بلبل هل کرده و هی به استاد راهنمای عزیز نگاه میکنه. -استاد راهنمای : ما فکر اونجاشم کردیم، شنا در اقصی نقاط کشور من جمله: استخر، دریاچه، دریا و .... ممنوع مییباشد. . . . (البته پیش خودمون بمونه هااا، هنوزم ایراد داره )
-
یه حسی تو دلم میگه...
پنجشنبه 16 تیرماه سال 1390 20:02
هوای خونه برگشته تموم جاده بارونه یه حسی تو دلم میگه تو نزدیکی به این خونه... پ.ن: چقدر مناجات شعبانیه می چسبه این شبها.
-
خدایا این حال خوشو از ما نگیر
پنجشنبه 16 تیرماه سال 1390 16:12
از دیروز به خودم هی گفتم عزیزم این آخریشه، بعدش راحت میشی... به هین خیال هی به خودم روحیه دادم اما بی خبر از........... دیشب تا 1 خوندم خداییش دیگه بیشتر نمیتونستم، صبم 5 پاشدم و یه نماز و مجددا خوندن. آخه تمومیم نداشت، کلی مطلب که 4 استاد تدریسش کردن . خلاصه منم حسابی خوندم که امتحانمو عالی بدم اما بی خبر از............
-
طرح دانشجویی به این میگن
چهارشنبه 15 تیرماه سال 1390 19:09
داشتم فکر میکردم که این مشکل حجابم واسه خودش غولی شده تو کشورمون نههههههه؟؟؟!! دراین زمینه دوستان طرحی دادن که فکر کنم رودست نداشته باشه! چه کاریه که اول شاخشو بشکنیم بعد ناک اوتش کنیم. به جای این که از اول مهر؛ تو دانشگاه ها کلاس خانوم ها و آقایون جدا بشه؛ بهتره این طرح دوستان و اجرا کنند تا یهو با یه حرکت فیتیله...
-
فارماکو
چهارشنبه 15 تیرماه سال 1390 19:03
آی مردم که بر ساحل نشسته شادو خندان امتحان فارماکو ندارید یک نفر اینجا با فارماکو دارد میسپارد جان
-
شیطنتم آرزوست!
سهشنبه 14 تیرماه سال 1390 20:49
تصور کن امتتحان فارما رو دادی و شدی ۲۰ بیوفیزیک رو شدی ۱۹ اونوقت باخیال رااااحت رفتی اینجا و از طبیعت خدا لذذذذذت می بری و میگی بی خیال دنیا خیلی وقته نرفتم به دامان طبیعت. هیییییییی
-
فارما
سهشنبه 14 تیرماه سال 1390 14:39
امروز امتحان population g... داشتم، ای بد نبود . سوالای دکتر x خیلی خوب بود(همینجا سپاسگذاری خودمو اعلام میکنم)، ناگفته نمونه سوالای دکتر y هم خوب بود بجز یکیش که اونم مسئله بود. بی خیال . بعدش رفتیم سر جلسه سمینار یکی از بچه ها، البته طبق هر سه شنبه. همین الان رسیدم خوابگاه، وای که چقدر خستم. تصور کن خسته از امتحان و...
-
من نیستم
دوشنبه 13 تیرماه سال 1390 22:35
صدایش را ناله هایش را می شنوم مرا صدا می زند او که در مرداب فرو می رود مرا می بیند اما...من نیستم قلب از کار افتاده ی زمان از من نا امید نمی شود لحظه ها لحظه هایی که می شد پاک بود گذشت و انسان از سقوط نمی هراسد مرگ ساده ست آنقدر که امروز به استقبالش می روند اما نه از راهی که او خواسته است نمی داند برای چه آمده است و...
-
RE: مکان مورد علاقه ی من در خوابگاه
دوشنبه 13 تیرماه سال 1390 17:42
اگه ممکنه منم میخوام از عکس تو استفاده کنم بلادونا. آخه برا منم این مبل پر خاطره ترین مکان این اتاقه. یادته خسته از دانشگا میومدم همچین راحت رو مبل ولو میشدم و به خوابی دلچشب فرو میرفتم؟! تورو هم مامور میکردم نزاری کسی وارد هال شه! یادته؟ تو هم که از خدا خواسته یه لنگ پا وامیستادی بالا سرم مراقب من! فدای تو. (بماند...
-
Re: مکان مورد علاقه ی من در خوابگاه!
دوشنبه 13 تیرماه سال 1390 12:37
مکان مورد علاقه ی من در خوابگاه اتاقمه. من تختمو خیلی دوس دارم. مخصوصا جوجومو . . : : حالا برو تو ادامه مطلب ببینش....
-
وای که دلم چقدر برات تنگ شده طراوت جونم
دوشنبه 13 تیرماه سال 1390 09:38
الان که مبینم واقعا جات خیلی خالیه... دیگه از تو آشپزخونه صدای شکستن نمیاد، دیگه وقتی همه جا سکوت مهیاس (برای خواب صبحی که کلاس نداریو خیلی میچسبه، چرت بعد از ظهر، گوش شیطون کر درس خوندن) صدای بلند صحبت کردن و قهقه های از ته دل بعضی ها این سکوتو نمی آلاید("نمیشکنه"، پیش خودمون بمونه هاااا) دیگه وقتی کسی میره...
-
مکان مورد علاقه شما در خوابگاه کجاست؟
یکشنبه 12 تیرماه سال 1390 23:37
دوستان دست به کار بشین و همت کنین از مکان مورد علاقه تون در خوابگاه یه عسک بگیرین و بذارین ببینم! یالله! هر کی عکس نذاره مش قل ذمبه ست بهترین مکان مورد علاقه من؟حدس می زنین کجا باشه؟یک دلیل ذکر شود!(نیم نمره) برین ادامه مطلب عسکشو ببینین؛ بفرمایید خوابگاه خودتونه اینجا چون که دور همی یه چای می خوریم و یه غیبت می زنیم...
-
اییین همه مرام! Wow
یکشنبه 12 تیرماه سال 1390 14:03
یکی از دوستان هم اتاقی عازم منزل بود. حالا ما 5 تارو میگی، زدیم زیر گریه. چه گریه ای! (ما رسم داریم هرکس از بینمون کم شه باید زجه موره کنیم و" تا جان در بدن داریم/ نباید دست برداریم!) صدامون تا 10 تا اتاق اونورتر میرفت (خداروشکر که کنارمون فقط یه اتاقه). بچه ها دیگه ادای غش هم در می اوردن! من "دوست" و...
-
تراس (Continue)
یکشنبه 12 تیرماه سال 1390 11:55
اینم یه روز آفتابیه تراس نازمون اینم یه روز پاییزیه تراس عزیزمون اینم یه روز مه آلود تراس ماهمون اینم یه روز زمستونیه تراس گلمون
-
تراس
یکشنبه 12 تیرماه سال 1390 11:23
اینجا تراس سوئیت ماست که البته به دلایل کاملا امنیتی فقط چارچوبش مشخصه. این تراس کارکردهای زیادی داره و خیلی مورد علاقه ما هست و اگه یونسکو از علاقه وافر ما به این مکان خبردار بشه اونو در فهرست آثار نوستالژیک جهان ثبت می کنه. اولین بار که ما وارد این سوئیت شدیم پاییز بود و برگ ریز و اینجا زرد و نارنجی بود و بعدش همه...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 11 تیرماه سال 1390 16:10
امروز امتحان بسیار جالبی داشتیم قبل از امتحان همگی رفتیم تو آزمایشگاه و شرایط را برای امتحان دادن مهیا کردیم یعنی میکروسکوپ ها و صندلی ها رو طوری گذاشتیم که جلو دید را بگیرد, تقلب ها را جاسازی کردیم و... خدا این آزمایشگاه را از ما نگیرد چقدر شرایط خوبی برای امتحان دارد ,از کشو هایش برای جاسازی کردن تقلب ها استفاده...
-
سخن مدیر
شنبه 11 تیرماه سال 1390 15:49
دوستان گرام: لطفا بعد از بازدید از این صفحه نظر یادتون نره بابامجان. عزتتون زیاد
-
هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم!
جمعه 10 تیرماه سال 1390 20:00
امروز یه اتفاق چندش ناک افتاد. یه سوسک از زیر مبل در اومد و خوابگاه رو به لرزه انداخت. اولش هیشکی حاضر نبود اونو بکشه ولی وقتی سوسکه با یه حمله انتحاری پرید٬ شجاع دل خوابگاه که کسی نیست جز ممول ابتدا با یک حرکت دمپایی سوسنی خودش اونو ناک اوت کرد و برکه در اقدامی محیرالعقول ضربه کاری دوم رو زد و اونو کشت. منتها مشکل...
-
رویا
جمعه 10 تیرماه سال 1390 19:23
رویاهایت را فرومگزار که بی آنان زندگی را امیدی نباشد و بی امید زندگی را آهنگی نباشد ما محکومین به زندگی خیالی هستیم و شاهد مرگ آرزوهای دیرینه ولی به قول سهراب: تا شقایق هست زندگی باید کرذ...
-
خدا را سپاس
پنجشنبه 9 تیرماه سال 1390 19:08
خدا را هزاران مرتبه سپاس که طراوت را آفرید و او را مثل هدیه ای گرانبها تقدیم ما کرد تا باکار هایش ما را بخنداند و با وجود تو نیازی به فیلم طنز نباشد فقط طراوت است که میتواند ۴ تا تون ماهی را درون کتری متوسط به زور جا دهد و بجوشاند , یا وقتی تون ها را درون قابلمه ای گذاشت که بجوشد ماهیتابه ای که قطرش یک دوم قابلمه است...
-
تو فقققط دمش کن.
پنجشنبه 9 تیرماه سال 1390 18:15
منو ممول تو حال درس میخوندیم. صحرا و برکه تو اتاقشون. بلادونا هم تو اتاقمون! ساعت 10 شب، سکوت مطلق حکمفرما بود!!!!! بلادوننا اومد رفت تو اشپزخونه یه چیزی بخوره. برکه هم اومده به بلادونا آروم میگه " عجیجم لطفا فقط کتریو بذار و نگران بقیه ی کارای دم کردن و آوردن چای نباش". اون طفلی هم قبولید. اومده تو هال یواش...
-
شدیدا درس خونمون!
پنجشنبه 9 تیرماه سال 1390 18:12
بعد از ترم 2، واسه این امتحان تصمیم گرفت شبو بیدار بمونه تا درس بخونه (Wow). ساعت 3 شب بود که رفتم تو اتاقش، نشسته خوابش برده بود!!!یهو از خواب پریده و میگه: " ااااا، طراوت این چه وقت داخل شدنه؟ از خواب پریدم" !!!!!! آخه این هم اتاقیه ما داریم؟؟!
-
عید مبعث مبارک
پنجشنبه 9 تیرماه سال 1390 16:05
بسم الله من از طرف جامعه دانشگاهی پست گراجوییتها عید بعثت پیامبر رحمت و مهربانی رو تبریک میگم خدمت همه دوستان در اقصی نقاط جهان! امروز سوئیت رو تمیز کردیم، ناهار پختیم، خودمون رو تمیز کردیم!!من و صحرا و برکه. جای طراوت و ممول خالی بود کاش مسلمونای خوبی باشیم واسه پیامبر. کاش. گرچه من امروز رو نفهمیدم امیدوارم شما از...