-
بی تو هر شب هوای خیمه ها چه سرده...
دوشنبه 14 آذرماه سال 1390 14:43
صبح که اومدم دانشکده یه پست گذاشتم به مناسبت این روزا ولی وقتی انتشارو زدم دیدم اصلا مطلب جدید نیومده! منم به خودم گفتم غصه نخور عزیزم؛لیاقت نداری! قتل که نکردی!!والله! از ساعت ۹ تا همین الان با یه خروار موش سروکله زدم. اینم از صبح تاسوعا! پ.ن:محتوای اون پستی که می خواستم بذارم شبیه این پست دکتر خودم هستش.
-
حافظا...به به...چه چه!
پنجشنبه 10 آذرماه سال 1390 19:29
نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس دیدم به خواب حافط توی صف اتوبوس گفتم : سلام حافظ ، گفتا : علیک جانم گفتم : کجا روی ؟ گفت : والله خود ندانم گفتم : بگیر فالی گفتا : نمانده حالی گفتم : چگونه ای ؟ گفت : در بند بی خیالی گفتم : که تازه تازه شعر و غزل چه داری ؟ گفتا : که می سرایم شعر سپید باری گفتم : کجاست لیلی ؟ مشغول...
-
جوجه های من!
پنجشنبه 10 آذرماه سال 1390 14:01
دیروز چون بعد از چند روز نمی خواستم ساعت ۸ دانشکده باشم وقتی با ساعت بیولوژیکیم ۷ بیدار شدم٬ برا زمین و زمان شکلک درآوردم و با خوشحالی تمام دوبار خوابیدم تا ۹. ولی امروز وقتی ساعت گوشیم ساعت ۷ شروع به ونگ ونگ کرد به زمین و زمان نفرین فرستادم و بیدار شدم و همینجور که با تعجب تو خیابونا٬ ملت رو نگاه می کردم که اونا واسه...
-
مهمونی
چهارشنبه 9 آذرماه سال 1390 13:16
دوست ممول برای یکشنبه نهارممول رو دعوت کرده بود .شنبه شب ممول گفت که یکیمون باهاش بریم ولی کسی قبول نکرد یکشنبه حدود ساعت12 بود خسته و کوفته میخواستم از دانشکده بیام خوابگاه که ممول منو دید و کلی اسرار کرد و من قبول نکردم هی از اون اسرار و از من انکار(آخه هم خسته بودم هم اینکه فکر میکردم شاید دوستش از مهمان ناخوانده...
-
تعبیر جدید تجرد و تاهل
سهشنبه 8 آذرماه سال 1390 13:15
امروز سر کلاس غدد استاد میگه که وقتیکه گلوکز وارد سلول میشه٬توسط فلان آنزیم فسفریله میشه و گیر میفته و به اصطلاح مقید!! میشه مثل شما دخترا که وقتی ازدواج کردید مقید میشید!!!! بعدشم گفت من همیشه به بچه ها میگم ازدواج مث همین فسفریله شدن هست و آدم مقید میشه! شما فسفریله اید یا دفسفریله؟! . . . تجرد و تاهل از منظر یک...
-
نعنا و ریحون
جمعه 4 آذرماه سال 1390 18:19
نعنا و ریحون اسم این گل هستش که عکسشو گذاشتم خیلی نازه و دوسش دارم. برگهاش شبیه نعنا و ریحونه. اینو وقتی با دوستان رفته بودیم میدون تره بار! خریدم و انگیزه ش رو ممول بهم داد آخه خیلی اهل گل و گیاهه و الانم ۵ تا گلدون داره تو خوابگاه. منم شاید جمعیت گلهام رو افزایش بدم .
-
سرچ و مقش!
چهارشنبه 2 آذرماه سال 1390 18:21
اینترنت خوابگاه که دیگه شورش رو درآورده٬ امروز عصر دانشکده موندم واسه سرچ! ولی پشت مانیتور خوابم برد٬ در حالیکه با استاد راهنمای عزیز ساعت ۵ قرار داشتم. ساعت ۵ بدون انجام دادن مقشام و بدون اینکه یک کلمه حرف واسه گفتن داشته باشم رفتم اتاق ایشون و طبق معمول خیط شدم! البته ایشون هیچ وقت با من راجع به تنبلیم حرف نزدن ولی...
-
نامزدیِ رمانتیک
دوشنبه 30 آبانماه سال 1390 23:14
سلام. امشب من تو یه جناح بودم(و گاهی برکه هم) ، ممول و صحرا، یه جناح دیگه آخه اون هم اتاقیمون که تازه عروس شده، هر روز صبح که بیدار میشه باید یه sms به همسر گرام بده که صبحت بخیر هر شب هم قبل از خواب نیز! همینطور اگه همسر گرامشون زودتر بیدار شد، اون sms میده. حالا بماند که طی روز اصن از گوشیش کنده نمیشه؛ اینجوری: صحرا...
-
امشب... ترشی مشکوک...آش مفت...!
شنبه 28 آبانماه سال 1390 21:04
یکی از بچه های خوابگا، هفته پیش عقد کرد. این هفته هم آقاشون تشریف اوردن اینجا و خلاصه یه چند روزی پیش ما نبود!(از طرف اون و آقاشون ) امشب هم اون و هم نابغه ها و...از تعطیلاتشون(وسط ترمی) برگشتن. برکه از خونه یک شیشه یک کیلویی ترشی آورده بود وقتی شامو آوردیم و سفره پهن شد، هر کی فقط دنبال یه جا میگشت واسه نشستن و...
-
من چقدر پولدارم!
چهارشنبه 25 آبانماه سال 1390 21:50
امشب نشستم واسه خواهرم کلی غر زدم که ای بابا چه دوره زمونه ای یه آخه چرا همه چی گرونه و این چه وعضشه و مردم چطوری زندگی کنن آخه و ...! بعد دیدم کم کم داره یه جوری بهم نگاه می کنه٬ یعنی خفه شو! من اون لحظه که نگرفتم ولی الان دوزاریم افتاد برا همین تصمیم گرفتم به ترانه همه چی آرومه فکر کنم بعدا نوشت: دیشب گروه زیادی از...
-
شب سمیناری!
چهارشنبه 25 آبانماه سال 1390 00:39
می دونم که اصطلاح شب امتحانی رو زیاد شنیدین و با معنی مصطلح اون آشنا هستین و حتی ممکنه خدای نکرده، گوش شیطون کر شب امتحانی بوده یا باشین! ما که خدا رو شکر نه شب امتحانی بودیم و نه قراره در آینده باشیم! ولی اینو شک دارم که با اصطلاح نامصطلح!!! دیگه ای از این خانواده آشنا باشین و اون همانا شب سمیناری بودنه! یعنی نشد یه...
-
جیک جیک مستونه!
سهشنبه 24 آبانماه سال 1390 11:05
ای کسانیکه شبی نیم کیلو انار دونه می کنین و می خورین٬ فکر زمستونتونم باشین! پ.ن: من عمرا حالاحالاها انار بخورم
-
عید غدیر بر دوستان نابغه ای و غیر نابغه ای مبارک
دوشنبه 23 آبانماه سال 1390 19:32
قطعه ای از خطبه غدیر: ....و خداوند به من اعلام فرموده که اگر آنچه را در حق علی بر من نازل نموده ابلاغ نکنم رسالت الهی را نرسانده ام و حفاظت مرا از شر مردم ضمانت نموده و خداوند به من چنین وحی فرموده:" ای پیامبر آنچه را از جانب پروردگارت بر تو نازل شده درباره علی ابلاغ کن و اگر چنین نکنی رسالت او را نرسانده ای و...
-
تونستن یا نتونستن٬ مسئله اینه!
شنبه 21 آبانماه سال 1390 23:42
تازه بعد از دو ماه کارآموزی تو یه آرایشگاه زنونه به این نتیجه رسیدم: کار هر خر نیست خرمن کوفتن! دور از جون شما البته. تو کارهای عملی اغلب با اعتماد به نفس وارد شدم و می دونستم که می تونم ولی این یه قلم منو شرمنده خودم کرد. اصلا چطوری ملت ابرو ور می دارن تابه تا نمیشه؟ یا ۴ تا رنگ رو به نسبت مشخص قاطی می کنن و دقیق...
-
دیروز...امروز...و...
چهارشنبه 18 آبانماه سال 1390 23:24
به مناسبت عید، دوستان زرنگی کردن با اساتیدشون صحبت کردن و خلاصه تعطیلی و خونه و خونواده و صفا و... تا دیشب فقط منو بلادونا و برکه و فاطمه خابگاه بودیم، اما امشب دیگه بلادونا و برکه هم نبودن و با فاطمه دوتایی سر کردیم دیشب که شب آخر بود دوستان یکم قاطی کرده بودن به طوری که اصن خودشونم کم کم داشتن به سلامتشون شک می...
-
گلنار
شنبه 14 آبانماه سال 1390 12:43
اونروز سر سفره این ترانه قشنگ رو گوش می کردیم. ترانه ای که منو یاد حادثه عشق یکی از رفقا میندازه. اون قسمت که خواننده داشت گلنار رو نفرین می کرد که الهی از گردون نصیب نبینه من گفتم عاشق واقعی هیچ وقت معشوقش رو نفرین نمی کنه و راضی میشه به خوشبختی اون و دوست داره که بهترین ها نصیب عشقش بشه ولی برکه و فروغ مخالف من بودن...
-
شعر نو؛ سروده ی خود خود خودم!
چهارشنبه 11 آبانماه سال 1390 23:05
این همه بدبختی پاییز است اما ... انگار زمستان هوا بس ناجوانمردانه سرد است کلاس زبان با نیم ساعت تاخیر تشکیل شد بلادونا مریض شده استاد میگوید تا 8 ترم وقت دارید پایانامه کار کنید مممول ناراحت است طراوت پست گذاشته آه از این همه درد دانشکده بوی رت* میدهد یکدانه همکلاسی پسرمان ٬مجرد نیست صحرا آن طرفتر به خانه میرود سطح...
-
خوابگاه نابغه ها...ساعت ۱۰:۳۰ ...
چهارشنبه 11 آبانماه سال 1390 17:35
سلااااااااااااااااااااام دوس جونا. ساعت ۱۰:۳۰ تقریـــــــــبا هر شب، تو خوابگاه نابغه ها، مراسم میوه خوریه. هر کی هر چی میوه تو چنته داره، میریزه رو، خودش میشوره، پوست میکنه و...بعد همه حملــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه !! ۳ شب پیش که مراسمو برپا کردیم، من بودمو بلادونا و ممول و صحرا و عاطفه و...
-
سیب حوا
شنبه 7 آبانماه سال 1390 08:16
حالا فرضکن به هزار بدبختی تونستیم بریم بهشت..... این دفعه سیب آزاده یا باز دوباره همین بساطه؟
-
هیییییییییییی :(
جمعه 6 آبانماه سال 1390 23:50
" یادمان باشد " : روزی نه چندان دورِ دور، او هم نگاری بوده است ...
-
نیستی ببینی...
جمعه 6 آبانماه سال 1390 20:51
دانلود این ترانه خیلی قشنگ نیستی ببینی شب عاشقونه س بوی تو داره پر از بهونه س نیستی ب رنجی از غربت من ازگریه ها که تموم نمیشن لحظه گرفتس پنجره ماته خونه اسیره خاطره هاته نیستی صدا نیس که پر بگیرم برات بخونم برات بمیرم... وقتی تو بودی خاطره دلخواه دغدغه بی رنگ دلهره کوتاه نه وحشت ازشب نه ترسی از راه همیشه لبخند رو صورت...
-
بی خیاااااااااال+ی
جمعه 6 آبانماه سال 1390 14:30
کَسی میدونــه خــط ِ بــی خــیـالــی دقــیقــا کُــجــاسـت میخوام بــزَنـَم بــِهـش ... !
-
گرگان...کنسل...
پنجشنبه 5 آبانماه سال 1390 11:14
تموم شد.. امروز بعد از یک ماه رفتم پیش استاد مشاورم و رفتنم کنسل شد بعد از اونهمه امید.. که برمیگردم به شهر دانشگاه دوران کارشناسیم... همش پر.. دوستان نابغه.. من ترم بعدم همینجام نه پیش خونوادم نه تو دانشگاه خاطراتم نه تو شهر بارون.. همینجا می مونم و رو پایان نامم کار میکنم با اساتید مهربون و دلسوز خیلی دلم گرفته منو...
-
تنهایی!
سهشنبه 3 آبانماه سال 1390 16:21
شما خواب بودین٬ مجبور شدم خودم همه خرمالوها رو تنهایی بخورم
-
تو: تویی...
دوشنبه 2 آبانماه سال 1390 11:02
تو، تویی تو دوست داشتنی هستی اگر ... دردهایت تو را از دیدن دردهای دیگران کور نکرده باشد. تو زنده هستی اگر ... امیدهای فردا برایت بیشتر از مشکلات دیروز اهمیت داشته باشد. تو با شرافتی اگر ... آبروی دیگران را مانند آبروی خودت محترم بدانی. تو آزادی اگر ... خودت را کنترل کنی، نه دیگران را! تو بخشندهای اگر ... بتوانی به...
-
اول آبان مبارک!
شنبه 30 مهرماه سال 1390 23:36
سلام. فردا اول آبان؛ روز ملی آمار و برنامه ریزیه به خودم و بقیه ی دوستای آماردون تبریک میگم. ایشالا سال آماری خوبی در پیشرو داشته باشیم امروز عجـــــــــــب روزی بود! بالاخره درس سمینار که مال ترم پیش بود و طلسم شده بود و وقت ارائه ی اون نمیرسیــــــــــد؛ رسیـــــــــــد. فک کن! درس ترم پیشه که هنوز نمرشو نمیدونستیم!...
-
وای چه شب خوبییییییییییییی..... دوسش دارم
شنبه 30 مهرماه سال 1390 01:06
امروز حدود ساعت 5 داشت نم نم بارون می اومد . خیلی دوس داشتم برم زیر بارون قدم بزنم(هوا کاملا دو نفره بود اما دونفره ی من پیشم نیستو دانشجوی یه جای دیگس. خیلی ازم فاصله داره ). به طراوت گفتنم بیا بریم زیر بارون قدم بزنیم، خیلی دوس داشت بیاد اما فردا یه سمینار خفن! داره. منظورم اینه که همه ی اعضای هیئت علمی گروهشون...
-
به نظر شما قبله کدوم سمته؟!!!!!!
جمعه 29 مهرماه سال 1390 20:34
-
چه روز خوبیییییییییی..... دوسش دارم
جمعه 29 مهرماه سال 1390 12:47
امروز روز خیلی خوبیه صبح با یکی از بچه های سوئیت بغل قرار گداشتیم بریم کله پاچه بخوریم (آخه بچه های سوئیت خودمون دوس ندارن ، نه تنها دوست ندارن بلکه ایش و اوشم میکنن )، صبح زود پا شدم بهش اس ام اس دادم حاضری؟ گفت چند مین دیگه... زدیم بیرون، دیروز که داشتیم از مکان زیارتی شهرمون بر میگشتیم تو راه یه کله پزی دیدیم.....
-
زندگی بهتر از این نمیشه :(
جمعه 29 مهرماه سال 1390 12:13
پارسال٬ همین موقع ها بود که سر قضیه نقل مکان اجباری از بهارستان به اینجا و دروغهایی که بنده چپ و راست به اداره خوابگاهها می گفتم تا بهارستان بمونم٬ به این نتیجه رسیدم پاییز این شهر دروغ پروره. امسال دوباره یه دروغ عظیم گفتیم جمیعا بازم سر خوابگاه و حالا می خوام از این تریبون تئوری پارسالی رو ارتقا بدم و بگم پاییز این...