خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

محض این که یه خاطره از خودم در وکنم

جمعه بود که رفتم شهر دانشگام. 

شنبه رفتم پیش استاد. همین که منو جلو در دید گفت: به به به به به به(تا یک ساعت!)(ادامه:) چه عجب؛ میگفتی گاوی گوسفندی میکشتیم؛ راه گم کردی! ازین ورا؛ چطور از خونه دل کندی؟؛ چی شد گذرت به این ورا افتاد.............سلام! خوبی؟ (من:

بلاخره وقتی نوبت به حرف زدن من رسید کم نیاوردم گفتم: سلــــــــــــام استاد! اومدم حــــــــالتونو بپرسم، خوبید ایشالا؟ (همون چای شیرین معروف خودمون ) 

 

رفتم پیش استاد دومی راجع به پایان نامه بحث کنم میگه: به به به به به.....؛ چه موضوع نو و پرکاربردی! عالیه. ولی رک بهت بگم! تو این شهر هیچ استادی رو این موضوع کار نکرده و خودت تنهایی ها! عوضش کن!(بعد یه عمر مطالعه که داشتم! حالا من:) البته من بادی نیستم که با این بیدها بلرزم بازم تلاش میکنم؛ به امید خدا.

 

شب رفتم پیش بلادونا جونی و فروغ عزیز. برنامه خوابم کن فیکن شد. ساعت ۴:۳۰ صبح خوابیدیم. 

اومدیم فیلم ببینیم. بگو چطور؟! شونصد تا فیلم داشت این بلادونای درسخون عزیزم؛ ما هم که سخت پســـــــــند! دو نفری نشستیم تک تک فیلمارو چک کردیم(۵ دقه ۵دقه رد میکردیم!) تا بلکه یه فیلم باحال و هیجانی پیدا کنیم و همونو ببینیم؛ البته اونی که بلاخره انتخاب شد اصلا هیجانی نبود. قسمت شد دیگه. 

ولی در عوض تا صبح هی چای خوردیم هی غیبت کردیم! از عالمو آدم. باورت میشه؛ حتی غیبت همه شماها! حلالمون کن خوااااهر ماه رمضونی. 

اومدم بیام خونه؛ تو اتوبوس یه پیرزن طفلی کنارم بود. بنده خدا پیر بود و نمیتونس روزه بگیره.همونجا بساط عصرانشو پهن کرده بود. نونو پنیرو سبزی و پیاز(!) وااااای پیازه

یـــــــــک بویی داشت که تا خود مقصد روی مخم بود  کل راهو آهنگ گوش میدادم که بلکه بوشو نشنوم 

 

 امااااااااااااااااااااااااا کلا مسافرت عااااااالی بود. تو خوابگا که خیلی خوش گذشت بهم؛ خیلی گفتیمو خندیدیم. دیدن دانشگاهم خالی از لطف نبود. 

شکــــــــر

 

نظرات 21 + ارسال نظر
دختر کاغذی(دریا) دوشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:59 http://darya1997.mihanblog.com

سلام وبلاگ عالی دارید....بهتون تبریک میگم خوشحال میشم به منم سربزنید...منتظر حضور پرگرمتون هستما....بیاید نظرتون رو بگید...

خیلی ممنون دریا جان.
حتما میایم.
اما چون ما لینک نداریم؛یه سری ها یادمون میره. شما لطف کن قدم رو چش ما بذار؛ ما حتما میایم.

زهرا سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 00:33 http://lovely-lover.blogsky.com/

سیلااااام دوس جون خودم
چطوری؟
آپ میتنم امشب
ااااااا غیبت منم کردی طراوت جون
چی گفتی؟؟؟
خوشحالم که خوش گذشت بهت عزیزم

ازتو که هر چی بگم خوبیه جیگلم؛ عسل
آخ جون آپ زهرایی

زهرا سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 00:48 http://lovely-lover.blogsky.com/

آپیدم جیجر
بیا بخون حالشو ببر

صبح همی آیم دوس جونی

دریای بیکران سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:05

عجب مسافرت پر کاری داشتین....نتایج واقعا خوبی گرفتین.نمیدونم این استادای شما که برای ما اصلا وقت نمیزارن شما چی میکشید از دستشون....
بیدی نیستم که به این بادا بلرزم(سوتی)
غیبت و پیازه دو تاش:

غیبت!‏ اونم پشت سر استادای ما

نه اتفاقا، من همیشه میگم بادی نیستم که با این بیدا بلرزم، اینجوری خشگل تره خوب

غیبت که خیلی چسبید خداییش ولی برا پیاز موافقم.

الی سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 13:06 http://haghayeghh.blogfa.com

شیطون بلا

نازنین سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 13:28 http://chert-pert.blogsky.com/

سلام طراوت جونممممم

من ک از آخرین امتحانم سمت یونی آفتابی نشدم !!! حال و حوصله استادا رو ندارم .. یکی از یکی ...

راستی غیبت ؟؟ من ک حلال نمیکنم !!

خوشحالم ک خوش گذشته ..انشاالله یه ماه دیگه یونی شروع میشه ..دلم واسش تنگیدههههههه

جون من حلال کن!‏ دوست قشنگ خودم!حلال، باشه؟

کدوم دانشگاهی نازی جون؟ ترم چند؟ چی میخونی؟
‏(اره خوب فضولم دیگه!‏ حالا بگو)‏

belladona سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 13:31

می بینم که تو راه برگشت حسابی بهت خوش گذشتهجات خالی دیشب دیگه نشستم که بیان مسئله رو بنویسم ولی وقتی ساعت 3:30 شده بود من دو تا فیلم نگاه کرده بودم به همراه یک زمان طولانی وبگردیمعتاد!بدبخ!

اوه اوه، چقدر هم همه آهنگای گوشیمو حفظ شدم

خب نابغه ای دیگه گلم،نابغه!‏ تواناییت زیاده تو خوش گذرونی

فرزانه سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 15:48 http://room417.blogfa.com

آخ جون شب نشینی
آخ جون غیبت
اخ جون سخت پسندی برای فیلم
راستییییییییییییییییی
غیبت منم گردین؟؟!!!!!!!

آیه دیگه! غیبت همــــــــــه رو
آخ جون فرزانههههههههههههه

زهرا سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 16:04 http://lovely-lover.blogsky.com/

مرسیی طراوت جونی که اومدی

فدای تو

اوجوبه سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 16:17 http://www.ojobeam.blogsky.com

سلام
غیبت منم کردی؟
راستشو بگو
آپم

آره خب! مگه تو دوستمون نیستی؟!
همــــــــــــه! اینقده خوبه

لیلا سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 22:06 http://leilaamiri.blogsky.com/

سلام طراوت جون..ممنون که هی به لیلا سر میزنی
آخــــــــــــــــــــــی ..امان از استاد راهنما و راهنمایی های نابجاش..موفق باشید انشالله

نونو پنیرو سبزی و پیاز ورژن جدیده؟!...فک کن! خدائیش کله مزه اون چندتای اول رو پیازه به باد میده!ایشالا دیگه ازین پیرزن مهربونا به تورت نخوره

سلاااااااااام خانوووووم
مرسی گلم
آره ولا! ولی باورت میشه؛ من یه بار فضولیم گل کرد؛ ؛گفتم مگه آخه چه مزه ای میده؟ اومدم ماست چکیده با پیاز خوردمبه نظرم خوش مزه اومد خداییش! امتحان کــــــــــن

لیلا چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:30 http://leilaamiri.blogsky.com/

سلاملیکم!
قبول باشه طاعاتتون
عزیزم پیاز و ماست مشکلی نداره،میدونم که استفاده میشن باهم! ولی آخه پنیر و پیاز با هم نمیخونن!

ها ولااا! ولک منم مفافقم

(بفخشید دوس جون؛ ای ولک که وگفتی؛ ای یعععنی چه؟!)

فرزانه چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 13:05 http://room417.blogfa.com

آخ جون طراااااااااااااااااااااوت

نازنین چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 13:07 http://www.chert-pert.blogsky.com/

طراوت جونم
حلال نمیکنم! مگه اینکه بگی پشت سرم چی غیبت کردی


من تهران مرکز مهندسی کامپیوتر میخونم

پیش ما هم بیا خانمی

بگم که غیبت نمیشه خوب

باریکلا چه رشته باحالی؛ من اولا اصلا کامپیوتر دوس نداشتم خداییش؛ اما الان خعلی دوس میدارم

ندا چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 13:22

من موندم این شکلکارو ا کجا میاری تو

از اونترنت دیگه! یه سرچ خوکشل بکن به اسم شکلک های تپل؛یا تنبل؛ هستن

لیلا چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 14:46 http://leilaamiri.blogsky.com/

سلام
ولک!
ولک یه اصطلاحیه که مردم خوزستان و بیشتر آبادان استفاده میکنن!
البته من استان بوشهریم،ولی ما هم خوشمون اومده کش رفتیم ازشون
ولک یه جوری معادلِ ( ای عمو...داداش...حاجی..آبجی...)هستش!معادلش هاااااااااااا!
فک کن میخوای با دوستت حرف بزنی این مدلی: آبجی ببین!...بجاش میتونی بگی: ولک ببین!
معنیشو نمیدونم،فک کنم کلمه عربیه! ولی استفاده ش این مدلیه،مثلا اول جملشون میارن وقتی میخوان طرفو متوجه خودشون کنن و حرف بزنن! توی فیلمای جنوبی نشنیدید؟
اگه ملت خوزستان منو پیدا کنن حتما شهیدم میکنن!

اوووووووه! ولک عجب دختر باحالی هستی
حالا این ولک باید حتما اول جمله بیاد؟ میشه آخرشم بگیم؟

ملت خوزستان از خداهم بخوان! داری ترویج زبانشونو میکنی عزیز

لیلا پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:18 http://leilaamiri.blogsky.com/

سلاملیکم!
چرا میشه! میشه ولک رو وسط و آخر جمله هم آورد! نمیدونم گفتم بنویسم اول جمله شاید بهتر بتونم منظور رو برسونم!!

آها!باشه مرسی خانومی

فرهاد پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 23:44 http://www.semicolon.blogsky.com

آخ نگو.... اونجا که گفتی تا صبح چایی خوردین و حرفیدن اصن یه حس حسادتی رو در من برانگیخت! .در این حد یعنی!
خداکنه جای دور قبول شم
و نیز خدا کنه این قضیه ی تفکیک جنسیتی دانشگاه ها که میگن در حد یه شوخی بی مزه باشه...

پ باید بگم حسودی هم داره برادر! البته اگه دوستای خوبی بدست بیاری!اگه دوسات باحال نباشن کیفی نداره
اگه دوستات خوب باشن راه دورو نزدیک نداره که؛ مثلامن تا خونه ۲ساعت تو راهم ولی بلادونا فک کنم یه روز!

دخترعموووووووو شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 15:33

بووووووووووووووووووقققققققققق

جیییییییییییییییییغ
شو لو لو لو لو دس دس/ دستا شله/ هوووووووووووو

دخترعموووووووو دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:13

فقط میخواستی بگی منم اهنگ گوش میدم

خوب زرنگیا!
اصلا خوندی ماجرارو؟!

فرحان چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 00:07 http://www.navdon.blogsky.com

خاطره رو هم خوندم اما چیزی ندارم بگم.

همینم که گفتی خوبه!‏ ینی خوندی دیگه!‏

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد