خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

پاییز

 

 

آسمانی تیره و تار 

وباران 

همچنان لبریز است  

از ترانه های تکراری 

وانگار خورشید گم شده است 

بین ابرهای پاییز 

وبیقراری پرنده ها 

در انتظار ذره ای خورشید 

دیگر در آسمان شب این شهر غریب  

ستاره نیست 

ماه 

روزهاست که مهتاب را از یاد برده است  

در دل مردم بی تفاوت شهر 

یاد طلوع مرده است 

اما پرنده ها 

بهانه ی خورشید را میگیرند 

وخیلی زود خواهند رفت 

به جایی که خورشید باشد و آسمانش 

آبی ترین آسمان دنیا... 

 

 

یه توضیح کوجولو:این شعر و من وقتی تو شهر خودمون بودم گفتم 

اینجا(تو شهر دانشگاه که از بارون خبری نیس ولی مردمش با شعرم مطابقت دارن)

نظرات 5 + ارسال نظر
طراوت سه‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:09

اوووووووووووووووووول

واااااای صحرا جون اصلا به اون قیافه ی شیطون و بلای تو نمیاد که شعر بگی!
خب نظر منه دیگه!

ولی زیبا بود.مرسی عزیزم

فرغونت عزیزم
هــــــــــــــــــــــــی خوهرجان یه زمونی شعر میگفتیم دیگه حسش سرکوب شده

belladona سه‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 20:04

هییییییییییی ییییییییییییییییییییییه سیووووووووووووسووووووووووت
بسیار هم عالی خعلی قشنگه خعلی. منم دلم می خواد او پرنده هه باشم و بپروازم و برم می دونی

واییییی!!!من متعلق به شمام قربونت بلی
حالا کجا میخوای بذاری بریخوابگاه به این خوبی دانشگاه به این سطح اولی اساتید به این معروفی

نازنین پنج‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 14:51 http://www.chert-pert.blogsky.com/

سلام

در حق پاییز جفا زیاد شده

اما فصل قشنگیه

من خودم متولد این فصلم ..خیلی عجیبه

من خودمم عاشق پاییزم
پادشاه فصل ها پاییز
اونموقع که این شعرو گفتم حسابی دلم گرفته بود

فرهاد شنبه 30 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:10 http://www.semicolon.blogsky.com

جات خالی دیشب اینورا سیل اومد!!
در حدی که مجبور شدم برم شلوار و پیرهن بپوشم!!

کدوم ورا؟
درحدی که مجبور شدی پیرهن و شلوار بپوشی؟؟ هاااا؟

خودم جمعه 20 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:38 http://porpot.blogsky.com

سال‌هاست که این شهر،
آسمان را از یاد برده است،
سال‌هاست که آسمان این شهر،
مرده است.

بابا ! سهراب!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد