سلاااااااااااااااااااااااااااام دوستای ناز نازی
دیدم اوضاع وبلاگمون ناجوره؛ داره کویر میشه؛ گفتم بیام یه آب پاشی جارویی کنم برم.
میگم پایه اید واسه شعرو شاعری دیگه؟! هان؟ حریف می طلبیم
بچه های قدیم وبلاگ یادشونه. تو این پست باید یه شعر بگی که توش اون پنج تا کلمه ای که نفر قبلی تو کامنتش گذاشته؛ باشه. حالا یا شعر خنده دار؛ یا عاشقانه؛ یا فلسفی...خلاصه بی محتوا نباشه دیگه...همچی حرفه ای باشه.
خب حالا بریم سراغ بازی
نفر اول لطفا با این کلمه هایی که من میگم شعرشو از خودش دروکنه؛ و بعد خودش پنج تا کلمه بگه واسه بعدی(که البته بشه باهاشون شعر گفت).
قسمت نظرات آزاده. فقط اینکه واسه کلمه های خودتون بذارین سایرین شعر بگن دوستان؛ ببینیم چند مرده حلاجن!
کلمه های من:
قبلنا؛ بعدنا؛ مهربون؛ شاخ؛ شنگول
هی ی ی ی ی یادش بخیر. تابستون این پستو که گذاشتم خیلی از دوستامون بودن که حالا دیگه نیستن؛ دم همشون گرم؛ امیدوارم بازم بیان اینورا ... ... ...
لب لعلی که زند خنده به پیمانه ی آن یار گل است
هر که این شعر مرا خواند و پسندید بسیار گل است
نم نم ِ بارانی ببارید و شعر ِتری انگیزد
به لب لعل یار، گل خنده ای می زیبد
پیمانه نهاده بر کف و با ناز و عتاب گوید
طراوت شعر من از یارْ گل برخیزد
شیرین، ویس، لیلی، هاپو کومار، واویلا D:
خیلی خوب بود. عاااالی...مرسی
اوه اوه !!!
واقعا من در برابر خودم و بارانی خیلی فنچ تشریف دارم !!
البته کلا یه هفتست که با کلمات سعی می کنم شعر بگم ! ولی باز .... .
نه باباااااا
یه هفته ه ه ه؟؟؟
اختیار دارین. یکم دیگه سعی کن...منتظریم
پس از تلاش های طاقت فرسای طراوت ما از کمای غذایی بیرون اومدیم و الآن دوباره به شعر گفتم می پردازیم
شعری نویسم همچو ویس*
که باشند شیرین و لیلی در آن خیس
ندانم در این بین چه بر من گذشت
واویلا هاپوکومار مرا زده لیس ؟؟
ویس* : اشاره به منظومه ی ویس و رامین
و در جای دیگر شاعر می فرماید :
شبی شیرین می خورد ویسکی
و گوید به لیلی که تو کیستی
و لیلی بگفتا به آن در عتاب
واویلا هاپوکومار که تو نیستی!
نخ - کاموا - شلوار لی - میخ طویله - گاو !!
آخرش بوووود. خیلی باحال بود. آفرین؛ بابا شما که یه پا شاعر تشریف دارید!
سلام .
کوبیده میخ طویله بر زمین
کسی که شلوار لی به تن دارد
گرفته نخ و کاموا به دست
گاوی که حنایش دگر رنگی ندارد
مصداق بارز "قافیه چون به تنگ آید...شاعر به جفنگ آید" همینه که شاعر می فرماید "قافیه اندیشم و، دلدار من...گویدم مندیش جز دیدار من"!
پر حرفی بنده را به زیبایی اشعار دوستان ببخشید.
منکراتی، شوخی، شبانه، پیکان جوانان، سبیل!
نه بامزه بود شوخ شب!
خیلی خوش اومدید؛ منور کردید
اونی که تو کار منکراتیه
کار اون شبانه روز الواطیه
اگه دنبالم کنه با الگانز
واسه پیکانِ جوانان فاطیه
اسم این فرار اگه گفتی چیه؟
شوخی با سبیل داوود قاطیه
شمس العماره
شب پره
وروجک
آب انبار
پرستار
خیلی بانمکی باران
کلمات
شمس العماره
شب پره
وروجک
آب انبار
پرستار
قبلنا چه شاخ و شنگول بودم
مهربون مثل گلستون بودم
بعدنا کی میگیره سراغمو؟
آخه هیچکس نمیدونه قدر منو....
خوب بید؟!
چه خوب موقه ای اومدما
دلم بارات تنگولیده بود
به به اوجوبه جون
خوبی عزیزم؟
تبریک میگم وصال یارو!
سلام دوس جون
شرمنده که دیر اومدم
یه مقدار حوصله ندارم
ولی به یادت بودم
سلام عزیزم.
چراااا؟
یک شب رفتم بر در شمس العماره
دیدم پرستار آب انار نداره
گفتا وروجک کجا میری تو ؟
اصغر برفته شب پره بیاره
(حتما با ضرب خوانده شود !!)
ساقی - خالی - ماهی - کاهی - راهی !!
با ضرب خوانده شد
بدین بیشه تنها شدم همچو ببر
نفس کش نمی بینم این دور و بر!
عجب سوت و کور است بازار شعر
کجایند آن شاعران قدر؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی جالبه.
قبلنا مهربون تر از بعدنا بودی
اینگونه دل ما را ربودی
شاخ و شنگول را هم آوردم
تا بگویی چه شعری سرودی
یه وخ سر نزنیا خیلی بد میشه.
میگما...یه وخ متن پستو نخونیا...خیلی بد میشه
باید با کلمات نفر قبلی شعر میگفتی
اما این شعرت خیلی بامزه بود. مرسی
در ضمن باز هم حجابتو رعایت نکردیا آخر میگیرنت
من اومدم!
خوش اومدی عزیزم
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟!
حالا که اومدی دخترم یه شعرم در کن از خودت که بشه نور علی نور
من تا نچینم از لعل لبت گلخنده بوسه را
یارا نتوانم که بنوشم پیمانه شراب ناب شیراز را
اصن ی وعضیه ب خدا آخه دختر انقدر جیگر
وبتون توپه دمتون هات خیلی باحالین دوستون میدارم
به به! ب ب به به
عجب شعری طراوت(یا همون تلاوت) نمودی نیلو جااان
دم تو هم آتیش
خودت باحالی؛ دهه!!
منم یه دوست دارم اسمش نیلوست