خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

پیش به سوی شعر کوتاه خوشمزه ۵

سلاااااااااااااااااااااااااااام دوستای ناز نازی 

دیدم اوضاع وبلاگمون ناجوره؛ داره کویر میشه؛ گفتم بیام یه آب پاشی جارویی کنم برم. 

میگم پایه اید واسه شعرو شاعری دیگه؟! هان؟ حریف می طلبیم 

 

بچه های قدیم وبلاگ یادشونه. تو این پست باید یه شعر بگی که توش اون پنج تا کلمه ای که نفر قبلی تو کامنتش گذاشته؛ باشه. حالا یا شعر خنده دار؛ یا عاشقانه؛ یا فلسفی...خلاصه بی محتوا نباشه دیگه...همچی حرفه ای باشه. 

 

خب حالا بریم سراغ بازی  

نفر اول لطفا با این کلمه هایی که من میگم شعرشو از خودش دروکنه؛ و بعد خودش پنج تا کلمه بگه واسه بعدی(که البته بشه باهاشون شعر گفت). 

قسمت نظرات آزاده. فقط اینکه واسه کلمه های خودتون بذارین سایرین شعر بگن دوستان؛ ببینیم چند مرده حلاجن! 

کلمه های من: 

قبلنا؛ بعدنا؛ مهربون؛ شاخ؛ شنگول  

 

هی ی ی ی ی یادش بخیر. تابستون این پستو که گذاشتم خیلی از دوستامون بودن که حالا دیگه نیستن؛ دم همشون گرم؛ امیدوارم بازم بیان اینورا  ...  ...  ...

نظرات 65 + ارسال نظر
دانیال جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:50 http://d.blogsky.com

گرگم و دایه مهربون تر از مادر نمیخواهم
شاخ نزن ، من از تو مهربونی نمیخواهم
ز کار قبلنا خسته ام ، بعدنا مددی کن
جز سلامت صاحب این سرا نمیخواهم


کلمات پیشنهادی من :

عشق ، عاطفه ، تنهایی ، یک رنگی ؛ دریا

باریکلا آقا دانیال!
تازه اومدید نه؟! ولی شاعری هستید ماشالا!
نه...خوشمان آمد
دوستان دست بجنبونین؛ منتظریم

هیوا(امید) جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:57 http://seafearless.blogsky.com

سلام.فک میکردم فقط منم که این موقع ها به کلم میزنه و ... . اگه اجازه بدین یه کامنت بی ربط بذارم!!! نمن الان خوابگاهم، با این تفاوت که امتحان ندارم فقط خیر سرم مثلا مشغول پایان نامم هستم!!!!!!!! عکس تختاتونم دیدم... خدا وکیلی مرتبیدااااااااا ;) مشعوف شدیم به دیدنتون... به اون چهار تا هم اتاقیه دیگه تونم سلام برسونید

به کلت میزنه که چی؟!هان؟!
آها...یعنی شیطونی میکنی نه؟
ماهم الان خوابگاهیم! پس شما کجایی؟ چرا نمیبینیمت؟
ارشد چی میخونین؟ ما طلفکییا داریم رو پایان نامه کار میکنیم؛ هم امتحان میدیم! فک کن! اوضاع ما اینه. تازه با یه دست دیگمونم این وبلاگو میچرخونیم!

فرهاد جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 14:33 http://semicolon.blogsky.com

یک رنگ باش با دلم "دریا"
این عشق تو هست قاتلم "دریا"
افسوس که بی عاطفه هستی آه ( )
رفتی و با تنهایی مقابلم "دریا"

نتونستم خلاقیت چندانی توش به کار ببرم . خودمم میدونم مصرع آخرش مشکل وزنی داره نگین...
ولی خداییش بر خلاف انتظارم خیلی سخت بودن چپوندن این پنج تا کلمه تو یه شبه دوبیتی!

سه هزار میلیارد, کاشکی, بوسه, سیر,اصولا!

نه بابا؛ خیلی هم خوووووب بود؛ کلی باحال

حالا بگو بینم دریا جان کی هستن اونوخ؟(اسمایل آبجی بزرگه!)

belladona جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 18:23

کاشکی رو کاشتی و هیچی سبز نشد
حتی یه سیر ساختنی در نشد!
هنوز تو کف سه هزار ملیاردی
برو ببین بوسه اصولا چی شد

فشار هیدروستاتیک - شکلات - هجران - گلدون - آرزو

بلادونا ایول؛ ایول؛ ایول؛ بلادونا ایول
شعرت منو کیشنه؛ لغاتت منو کیشته

شاعر بلادونا میفرمایند: تو کف سه هزار میلیارد نباش!!! ولش کن!!! برو ببین بوسه چی چی شد!
بلی جان؛ کجایی مادر؟ برو ببین پایاننامت اصولا کجای کاره!

طراوت جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 18:42

فشار هیدروستاتیکم زد بالا
اون گلدونو بیار بندازم بالا
از غم هجران تو ای آرزو
هی شکلات کش میرم میندازم بالا!

کلمات من:
آفتابه؛ لگن؛ تشت؛ شلنگ؛ ماکارونی

به به! چه شعری، چه سخنی، عجب متنی!

memole جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 18:50

آفتاب و لگن هفت دست
ولی شام و ناهار هیچی
کامنتا رو بخون هر روز
کاچی بهتر از هیچی
.
تشت و شلنگ دو دست
ولی شام و ناهار ده پرس
کامنتارو گر نخونی
غذا نیست بهتر از ماکارونی


گوسفند، خنگول، صورتی، تابلو، بارون

باحال بود ممولی جون
خوبی؟خوشی؟چه خبر از امتحانا؟!

حسین جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 21:44 http://gheychee.blogsky.com

بدیدم چند گوسفندی به باغی
همان باغی که آن را بوود اتاقی
.
ز ترس از هجمه ی طوفان و بارون
وزان درنده خنگول های حیوون
.
شتابان سوی آن منزل دویدم
درو پیکر به یک دم برکَنیدم
.
که ناگه صورتی بر من عیان شد
به طرز تابلویی رنگم خزان شد
.
شدم مست و خمار روی دلدار
بدادم در رهش سر را سره دار
.
شاعر: میرزا حسن قلی خان قیچی الدوله
پ.ن:
فک کنم من قانون این بازی رو خراب کردم ... قرار بوود شعر کوتاه باشه ولی خداییش با این کلمات ممول از این کوتاه تر نتونستم... شرمنده
کلمات من:
مرگ .... زندگی.... عشق ... غم .... شادی



بابا حســــــــــــــــــیـــن! یعنی معرکه...یعنی ایولا...یعنی تووووووپ بود
کلا هممون تو کف شعرت موندیم!
یعنی اینقدر شاعر بودی لو نمیدادی؟!
خیلی جالب بود. مرسی.

لی لا جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 23:34 http://halogen1983.blogfa.com

سلام طراوت جون
خوبی رفیق؟
شرمنده من وقت ندارم سلولای خاکستریه شعر سازمو به کار بندازم....سلولای خاکستریم فعلا دربست در اختیاره بهداشت محیطه شاید فرجی بشه

سلام عزیز دلم. دوست جونی
لی لا جون شما همه ی اون فسفر گنده هارو بذار واسه کنکور ما خوشحالتریم به خدا

حالا این وسط مسطا دوس داشتی یه شعری هم دروکنی...دیگه چه بهتر تر!

هیوا(امید) شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:53 http://seafearless.blogsky.com

صرفن برای تنویر افکار عمومی!
معمولن نابغه ها چش دیدن نابغه ی دیگیوووو! ندارن، شایدم اصلن خدایی ناکرده شما جز خواص بی بصیرت شده باشید و منو نمی بینید تو خوابگاه... ارشد جغرافیا هستم و تا دلتونم بخواد منم جز دسته ی طفلکی ها به حساب میام. ( امیدوارم شوخیام حمل بر بی ادبی نشده باشه، اگرم شده من از حضورتون عذر خواهی می کنم)

خواهش میکنم جناب.
شوما نَمدونین مث که! ما full of janbe تشریف داریم
ارشد جغرافیا چه مدلی پایاننامه میدن؟ صرفن برای افزایش اطلاعات عمومی!
ولا ما خیلیارو اینجا میبینیم، حداقل پنج تا نابغه! چَمیدونَم ولا، مشکل کوجاس!

یک پیر شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:24 http://arshadane.persianblog.ir

شادی ان روزگاران قدیم
از من بیهوده چیزی را برید
ان بریده دست دل از من چه بود
کز پی این سالها عشقی نبود
من همان مجنون لیلای شبم
کز غم دلدار خود نی میزنم
مرگ را زاد روزیست ای افرین
کز پی زندگی اید چنین
...

قافیه که به تنگ اید... شده این شعر
اون ننه جادوگره منم دارم تنبک میزنم
طراوت جان اون بالا چه سلام با قری کردی ...خوب الان من نمیتونم اونجوری جواب بدم عقده ای میشم که...

کلمات کلیدی : پاپ کورن ، جامدادی ، اردک ، کاکتوس ، برف

نه بابا! تو هم که واس خودت شاعری بودی مهتاب جووون
خیلی بامزه بود.
خب عزیزم تو هم دوتا قر بده پشت مانیتورت برا ما بفرست؛ ما قبولت داریم خانوووم

دخترعمووووووووو شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 15:11

خدایاخدایا!!۱!!!!بازتویه چی یادگرفتی تااشکه ملتودرنیاری ول نمیکنی که

حسین شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 17:37 http://gheychee.blogsky.com

پاپ کورن، همانیست که مهتاب خورَد
زان رو کمرش هی قرو هی تاب خورَد
.
کاکتوسه دلش گر که بخواهد اردک
گر یافت نشد، سه کرم شبتاب خورد
.
چون جامدادی را بنبیند بر کف،
برفش بنهد بر سر و هی آب خورَد
.
پی حسین نوشت جات:
1) چون فرمودید، دوباره شرکت کردم و این آخرین شعر از من خواهد بوود... بهتره دیگه بقیه دوستان شرکت کنند.
2) از مهتاب عزیز هم ممنون که مثه همیشه جنبه شوخی رو داره
3) کلمات من:
غبار .... آشیانه ...... می .... ترنم ..... دوست

دست شوما درد نوکنه حسین خان. این هم بسی زیبا بید

۱)
۲)

فرهاد شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 20:37 http://semicolon.blogsky.com

آقا من میخوام شعر طنز بگم هی کلمات جدی جدی میفته برام!

اکشال نداره؛ حالا با اینا بگووووو؛ بهدش کلمات خنده دار میذاریم! اوکی؟

یک پیر شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 22:12 http://arshadane.persianblog.ir

ما کوچیک شوممماییم اباجی
ریز ریز حالا درشتش کن
حسین با مزه گفتی ...یعنی انقدر پاپ کورن تاثیر داره
ما شوخی را با خویش ازاد اعلام کردیم و اینروز را روز ازاد سازی شوخی خویشی نام گذاری میکنیم ...

ما فداااااا
قربون دستت؛ او کمرو رو همچی یه قر پرپیمون بده که دل ما هم وا شه
درود بر این روز؛ درود

فرهاد شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 22:41 http://semicolon.blogsky.com

آنگاه که آشیانه ی قلبم,چشم های توست
ترنم نگاهت
بر من که می بارد
غبار غم آلوده ی بی مهری ها را باکی نیست
دوستت دارم...

چرخ,آفتاب,جوهر,خواب,باز!

کلمه طنر میخوام ها....

وااااااااااااای عالی

یه ضعیفه یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 13:18 http://zaiiife.blogsky.com/

باز آفتاب رفت ماه اومد
مهتاب تُپلویه لجباز اومد
چرخ چرخ زنان تو آسمون
جوهر پاشید رو سرمون


بی ادب ...مگه دستم بهت نرسه مهتاب تپلو وووووووووو
( منظورمان از بی ادب همان مهتاب است که رو سر ما جوهر پاشید :) /

و اما کلمات طنز برا آقا فرهاد نازنین

آفتابه ، اوباما ، سمبوسه ، آش خاله عذرا ، بخاری

مهناب؟ همین مهتاب خودمونو میگی دیگه؟ همین مهتاب یک پیر؟!
ا ا ا! پ توپولو بوده رو نمیکرده

دستت در نوکونه ضعیفه جان! بامزه بید.

هیوا(امید) یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 14:28 http://seafearless.blogsky.com

خب ولی full janbeye من fail می زنه همش :) برام دوووعا کنید که به مرتبت شووووما برسم... همگی بگید آمییییییین.
پایان نامه ی جغرافیا اینجوریه که یه چندتا کتابو مقاله می خونی... می ری اداره جات داده میگیری...میایی پشت لپ تاپ می شینی... و ناخودآگاه پایان نامت آمادس!
تو بحث نابغگیم باید از این به بعد همش با خودم تکرار کنم که " ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست"

ای خدا...به این هیوای بیجنبه لطفا اندکی جنبه عطا کن؛ بلکه به مرتبت ما نزدیییییییک شود.

پس پایاننامه نیس دیگه؛ هلوس

اختیار دارین؛ شما یه پا سیمرغی واسه خودت

هیوا(امید) یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 14:44 http://seafearless.blogsky.com

آفتابه آمد دلیل آفتاب
چون که اوباما اومد از آن رو بر متاب
سمبوسه گر درست شود با آب وتاب
آش خاله عذرا رو بخاری به قل قل افتاد

دادا فرهاد دیدم من می تونم با این کلمات یه بلغوری بکنم، پس کش رفتم کلماتو، هم ار شما هم از ضعیفه عذر خواهی می کنم!


کرگدن،ناز، سادیسم، تخته نرد، لیونل مسی!

ما که نفهیمیدیم آش خاله عذرا چرا کنار اوباما سمبوسه شد و قل قل کرد

فرهاد یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 16:18 http://semicolon.blogsky.com

نازنینم,سادیسم داری مگر؟!
شش ِ تاس تخته نرد
لیونل مسی بارسای منی
کرگدن بازی در نیاور! (کنایه از آدم باش و اینا...!!)
فک کن آدم تو یه شعر رمانتیک و عاشقانه و عموما فدایت شوم به یه دختر بگه: کرگدن بازی در نیاور!
طنز شد به هر حال آخرش!

ضعیفه میخوای مهتابو دعوا کنم که جوهری ت کرد؟ اگه خواستی بگو خب ؟

خواهش هیوا.فقط من موندم که چطور شعر ساختم با کلماتت!لیونل مسی و تخته نرد غیرقابل مچ شدن با هم بودن.در نگاه اول اصن فک نمیکردم همینو هم بگم!

آورین آورین فرهاد.
فقط ببشخیدا...یا تو و هیوا خیلی حرفه ای شعر میگید؛ یا تو و هیوا خیلی عجیب غریب شعر میگید! خلاصه تقصیر شماس که من نمیفهمم چی چی میییییییییگید؟

زهرا یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 18:30 http://lovely-lover.blogsky.com

سلاااااااااااااام طراوت جونم
خوفی ایا؟؟
چه قد دیـــــــر اومدما
خیلی کار خوبی کردی که باز از این پستا گوذاشتی ایول ایول
خو الان من با چی شعر در وکنم!


زهرا یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 18:40 http://lovely-lover.blogsky.com

ای رونالدو که هستی در رئال
جلوی لیونل مسی مینمایی کرگدن!!
با هزاران عشوه و ناز و ادا
میکنی بازی آن هم تخته نرد
عاقبت یه روز از دست تو
ملتی سادیسم گیرند ای عجب!!!!


شرمنده ها چون کلمه نبود مجبور شدم باز با قبلیا بگم

ترشی،چایی،غمگین،طراوت،شعر


خیلی خوب بود عزیزم. دوس جونی جون

شما اصن با هر چی میل داری شعر بگو؛ ما ملخصیم!

طراوت یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 18:48

سلاااااااااااااااااااااااام دوستان ناز
بنده فردا یه امتحان ناجووووووووووور ترسناک دارم
نشد امروز بیام. اما فردا همی ایم حتمنی

فرهاد اخه چرا کلمه نذاشتی پسرم! ولی خداییش آخرشیا! شعرات خیلی خوفن

نفر بعدی چند مرده حلاجه؟!

این امتحان ناجووووووووووروهم که گل کاشتی رفت!

البته یکمی

یک پیر یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 21:42 http://arshadane.persianblog.ir

چای دوای هر دردیست
انکه ترشی خورد مردیست
غمگین نشوم چون تو طراوت بینم
شعر از من و من از تو همان را گیرم

بده شعرمو لفا
الان ضعیفه جون من درست نگاه کن بگو من بودم یا یکی دیگه
فرهاد خان هر وقت خواستی بزنیش صدام کن منم باشم بهتره

کلمات کلیدی : رقص ، جادوگر ، پینت بال ، خر ، خرفت

ای جااانم؛ خیلی خوب بود مهتاب جون

ببین ضعیفه راست میگه مهتاب توپولو جونم؛ منم شاهدشم! حالا میشیم دوبه دو

زهرا دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 00:17 http://lovely-lover.blogsky.com

رقص جادوگر پیر
اندر زمین پینت بال
خر کند خنده به او
کین چه کارست ای خرفت!!


عشق ،تابلو ،مدرسه ،ولنتاین،فاجعه

هیوا(امید) دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:19

در مدرسه ی عشق به صف ایستادن
ار فاجعه نبود، مصیبتی عظام است
تابلوی ورود در روز فجایع آیا
قاطی کردن ولنتاین و مهرگان است؟!


مرشد، غمباد، راسته بازار، توسعه پایدار :))


بازم من این مدلی شدم هیوا خان

ولی نه؛ خیلی باحال بود
فقط استاد میشه لطفا آخرشو توضیح بدید چی شد؟(اگه بلدید)

زهرا دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:06 http://loser-in-love.blogsky.com/

سلوووووم
من آدرس وبلاگمو عوض کردم
(کلبه تنهایی)
از این به بعد این آدرسمه

اتفاقا الان اول رفتم تو کلبه ی تو دیدم نیس! یهو هنگ کردم
و نزدیک بود که>
اما خب شانس اوردی که گفتی

فرهاد دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 20:40 http://semicolon.blogsky.com

در خم کوچه ی چشمان تو غمباد گرفتیم دگر
عاقبت راسته ی بازار دلت یاد گرفتیم دگر
مرشدا یاد تو خوش باد که آدرس دادی
...این توسعه ی پایدار که میگفتن چی شد بالاخره؟!!!

اولا اینکه گفتم یه بارم از وصال و اینا بگیم یه جورایی!
بعدشم اینکه هیچ راهی پیدا نکردم برای استفاده از توسعه ی پایدار!همینشم درسته ربطی به قبل شعر نداره ولی بد نشدا...


شیر, مغز, پتو,چندش,در کل!

نه فرهاد خوب شد. خداییش فک نمیکردم بشه با اینا، اینقدر خوب شعر سرایید! موافقی؟
خوف بود خووووووف

هیوا(امید) سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 ساعت 00:17

... یا من و فرهاد حرفه ای شعر می گیم (من باب اطلاع)
اون شعر هم آخرش به اولش ربط داره خب، امتحانتونم که ایشاالله خوب میشه.
شیر فلکه باز شده پتو بیارید
مغز من آزاد شده چندش در آرید
اینا درکل شعر شده نه؟! مثال بیارید


بازم من باب اطلاع شعر دوستان عزیز باید عرض کنم که بنده ی کمترین این شعر را در قالب مستزاد سرودم


ترنم، تکلم، تجمع، تفحص، مجلس شورای اسلامی!

آهاااااند
این یکی شعرت کلی بامزه بود. مخصوصن اون بیتش که شاعر میفرماید:
مغز من آزاد شده چندش در آرید

نَ مَ نَ؟؟ (یعنی در قالب چی چی؟)

یک پیر سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 ساعت 20:29 http://arshadane.persianblog.ir

با عرض شرمندگی...
مجلسی بود شورای اسلامی
وندر خمش همه چیز روحانی
ان یکی تکلم همی میکرد
این یکی تفحص سریع میکرد
ان یکی بی تکلم گوشه ای
ترنم بر قانون مملکت را همی
نم نم و ارام وزیر پوستی میکرد...

من نه به جون خودم ...تپل ؟ اصلا و ابدا !! من یه مانکنم
دستت درد نکنه دیگه مگه من خودکار دارم اصلا همش با مدادم بو خودا

کلمات کلیدی : چپول ، خنگول ، گل باقالی ، کوتوله ، دایورت

طراوت چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:45 http://nabeghehaye89.blogsky.com

مهتاب این یکی دیگه اصلا حرف نداشت
بابا مانکن؛ بابا خوش تیپ...

ا ا ا! پس تو نبودی؟! باجه باور کردم عسیسم

هیوا چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1390 ساعت 21:29 http://seafearless.blogsky.com

طراوتی بخشیدی ما را و وبلاگمان را... طراوتت پاینده بادا!


بارانی پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:37

چپول و خنگول و گل باقالی رو
دایورت کردم رو موبایل یه کوتوله
حالا ازون روز گوشی رو که ور میدارن
بجای بوق میگه اتل متل توتوله


پرانتز
ترانزیت
عقاب
سمباده
ترشی

خیل باحال بود باران جون
مخصوصا دو بیت آخر شعرتاااان!

دوستان خوافیدین؟؟! کوجایین پس؟!

فرهاد شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 16:33

رو مغز من اینقده سمباده نکش!
دلمو ترانزیت کردی به نگاهت
دور مغزو دیگه پرانتز بکش
اینقد نگو نه,میترشی ها آخر سر
عقاب!

در پی نقش اون کلمه ی عقاب در شعر نباشین,مهم زیبایی شعره نه معنیش!!!
خیلی سخت کلمه میگین آقا!خوب باشین دیگه!مثلا الان این کلماتو نگاه کنین:

ار, اد, شب,بر, می !

بعله!
اینطوریه که استعدادها شکوفا میشه...
نفر بعدی حالشو ببره

ایولا فرهاااااد؛ کی گفته [عقاب] جاش بده تو شعر؟ خیلی هم خوب جایی گذاشتی ؛ اصن همچی پرمعنی شده که نگوووو

بعله!
این که صد البته

بارانی شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 18:28

ار تو یک شب می زنی بر دست آیدیهای من
اد کنم در لیست یاهوی مسنجرها ترا
حال با تسمه نخود شاسی تگرگ و شاه فنر
میکنم مهمان به خوان شعر بافیها ترا

Wow!!!!
چه میکند بارانی!
عالی بود عزیزم.
لایـــــــــــــــــک

هیوا شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 20:14 http://seafearless.blogsky.com

ما خود را در زمره ی دوستان انگارییده و می آیم و می سراییم!

بر سر سرای دل نگارم ار دوست بیاید
این فتنه ها همی* از توست که کش آید
شب را به بر ٍ روز برم و خنیاگری کنم
کآخر من با این "اد" که تو گفتی چه کنم؟!

* ه+می!

بارانی عزیز کلمه نذاشتن و من مجبور شدم از همون کلمات قبلی در و گوهر بپراکنم


فرهادی، گلشیفته، حریم شخصی، ایران، تنگه هرمز!

به ما افتخار دادید mr!

خیلی خوب بود هیوا. ممنان
حالا خداییش، مهربون فک کن! کلمات همچی یکم ساده نیس؟!

فرهاد شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 20:17 http://semicolon.blogsky.com

ای ول به خانم "بارانی".
طراوت من دیدم کلمه نیست,بعد از این شعر بالا هم خوشم اومد خواستم جوابشو بدم منتها این میشه یه جور مشاعره و از قاعده ی کلی این پست میاد بیرون...
من عاشق مشاعره ام!از اینایی که یکی یه شعری میگه بعد طرف مقابل جوابشو به صورت شعر مینویسه.بعد همینطوری ادامه پیدا میکنه...

عاشق مشاعره ای؟!
ینی یه پست این مدلی پیشنهاد میدی؟!
چشم...یکم سرمون خلوت شه حتمی حتمی

فرهاد شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 20:19 http://semicolon.blogsky.com

اعه هیوا تو کی نظر گذاشتی

بارانی شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 23:18

هیوا جان مثکه شعر بالایی منو با دقت نخوندی!

۵ کلمه رو توی این شعر در مصرع سوم گذاشتم:



ار تو یک شب می زنی بر دست آیدیهای من

اد کنم در لیست یاهوی مسنجرها ترا

حال با تسمه نخود شاسی تگرگ و شاه فنر

میکنم مهمان به خوان شعر بافیها ترا



تسمه
نخود
شاسی
تگرگ
شاه فنر

باریکلا بارانی جون
آخرشی؛ خیلی خوشم اومد؛ عاااالی

هادی یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:21

با اجازه، بنده هم یکم فیتیله ی شاعریم رو با شعله ی شما روشن می کنیم ببینیم آیا امیدی هست یا نه !!

شاسی ام به فنا رفت و تگرگم به پیش
هرگز ندهم نخود تحفه به درویش
گر تسمه کنی درون چشمم
نَکَنَم شاه فنر از سر آن دیش !!

پ.ن : دیگه از شعر هرچی برداشت کردید با خودتون
البته خیلی میشد شعر گفت چون قافیه زیاد داشت ! مثل نیش و ریش و میش و خویش و ... ولی خوب گفتید کوتاه دیگه !!

تخته خواب / ستاره ی سهیل / یو اس پی / دوش حمام/ المپیک

ببین من نتونستم برداشت کنم! یکم عجیب بید
ولی نه! خوب بود آفرین

هادی کلماتت مث هیوا خیلی سادس! یکم سخت تر کنی خب طبیعتا بهتره!

مرسی از شعرتون

هیوا(امید) یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:35 http://seafearless.blogsky.com

همچین ٍ همچینم سخت نبودا طراوت!
فرهاد جون چشم بصیرتتو ببر دکتر... یا شایدم ریز می بینی منو دادا
بارانی عزیزم امیدوارم منو ببخشید به خاطر نداشتن درک درست از بیت آخرت!!! از این به بعد باید حواسمو بیشتر جمع کنم که پیش دوستان شرمنده نشم

اختیار دارید استاد! شما و شرمندگی؟!

بارانی یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 13:07

چه روزگار عجیبی است،زمانه پر ز بازیهاست
ستاره ی سهیل ، مشعل المپیک بازیهاست
کنار تخت خواب،دوش حمام که یو اس پی است
زده ام پشت لپتابم ، برای پخش بازیهاست

بخاری،فیش،برچسب،پروانه،کج

هیوا(امید) یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 15:27 http://seafearless.blogsky.com

طروات جان من طبعم خیلی لطیفه، وقتیم تو میایی و با کنایه در مورد من حرف می زنی، نا خودآگاه باعث میشی که بر این طبع لطیف خدشه وارد بشه. مثه همین الآن که من نمی تونم ملهم بشم به الهامات شاعرانه ام... تو دیگر خود حدیث مفصل خوان از این مجمل!


جدی میگی هیواااا؟!
ببشخید
نمیدونسته ام

هیوا(امید) دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 15:08 http://seafearless.blogsky.com

نه!!! زیاد جدی نگیر، ظاهرن خدا به مرتبت شما رسونده منو

آخیشت
خب خداروشکر

اینم محظ خالی نبودن عریضه

هیوا(امید) دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 15:59 http://seafearless.blogsky.com

من فقط گفتم جنبه ام زیاد شده، هنوز قلبم ضعیف که هس...

اووووووووووو هیوا چقدر تو نااااااز داری

خودم دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 22:11 http://porpot.blogsky.com

تخته خواب / ستاره ی سهیل / یو اس پی / دوش حمام/ المپیک

یا رب این یو‌اس‌بی تریــَـــــــــــم چش شده؟
تخته‌خوابم! تخته‌خوابم عینهو کشمش شده!
این چه یادی از المپیک است بر دوش حمام
این ستاره‌‌ی سهیل‌ست که دش‌دش‌ دشش شده؟

شونه / کارت / هندزفری / کاسه / سه‌پایه


به به خوش اومدید جناب خودم!
منور فرمودید. درسا خوب پیش میره؟ منتظریم ها...
شعرت خیلی بامزه بود؛ مخصوصا مصرع دوم

خودم دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 22:15 http://porpot.blogsky.com

کامنت بارانی رو ندیدم خب!

بخاری،فیش،برچسب،پروانه،کج

این بخاری کج شده؟ یا که برچسب خورده است؟
بی گمان او هم برای سکه دس دس خورده است
ای تو پروانه تو دیدی آخریـــــن‌هــــــــــا، نرخ ارز
این همان فیش است که گویند شمع دیده، مـُرده است!


منظور از فیش، همون فیش دریافت دلار ِ

این یکی دیگه خیلی باحال تر بود دکتر

خودم دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 22:16 http://porpot.blogsky.com

کلمات پیشنهادی هم که همون :

شونه / کارت / هندزفری / کاسه / سه‌پایه



پ.ن: یه دفه اومدم، کنتور رو پلاس ۳ کردم ؛)

یعنی ترکوندی اساسی
مرسی

هادی دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 22:18

گر آتش ز بخاری نیست پس این دود چراست
ور فیش نسوخت بوی این فیش چراست
پروانه گر ننشست به روی برچسب
پروانه ز کج شدن فیش خشنود چراست

چطور بید ؟؟ (ولی خدایی ایول بارانی !! با این چیزای بی ربطی که گذاشتم خیلی خوب شعر گفت)

و حالا کلمات بعدی

زرشک پلو ، چراغ قوه ، عکس ،دستمال کاغذی ، پرده



چرا این نرخ دلار بالاست چراست؟!
حافظا...چراست اینگونه چراست!
بَ بَ بَه بَه

خوب بود خوب؛ مقسی

هادی دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 22:20

ای بابا چه همزمان شد !!!!!

اکشال نداره!
نفر بعدی توفیق اجباری داره؛ باید با هر دو دسته کلمه شعر بگه دیگه

بارانی سه‌شنبه 4 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:25

این هندزفری سه پایه داره

رو شونه ی من خانه داره

سیم کارتم شارژ میخاد همیشه

انگاری گداست و کاسه داره!

...

دستمال کاغذی رو بنداز روی زرشک پلو

لقمه ای گنده بقدر یک چراغ قوه بگیر

یه نیگا بنداز توی جمع محض یه عکس العمل!

آخرش سیر نشدی یه لقمه با پرده بگیر!!!



پیمانه
لعل
لب
خنده
گل
یار


بارانی میتازد در عرصه ی شاعری...

هم بامزه بود هم با معنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد