امروز با این جوجه ها آزمایشگاه داشتیم و من و آزاده تدریس می کردیم. کلا زمانیکه جوجه ها پسر هستن٬ حساب کار دستمونه و می دونیم که از اول تا آخر ادا و مسخره بازی در میارن. البته اگه مدرس همجنس خودشون باشه مث بچه آدم میشینن گوش میدن. اونا قرار بود اثر بعضی از داروها که باعث تضعیف و تقویت کار قلب قورباغه میشه رو بصورت عملی ببینن. به این ترتیب که ما روی قلب اکسپوز شده ولی متصل به بدن قورباغه ی زنده که نخاعش تخریب شده و هیچ حسی نداره داروهای فوق رو می ریختیم و اونا هم اتفاقاتی که واسه قلب میفته رو میدیدن. اول یک داروی تضعیف کننده کار قلب (استیل کولین یا متاکولین) رو روی قلب ریختیم و ضربان قلب کم و کمتر شد ولی برخلاف همیشه دچار ایست قلی شد و دیگه ضربان نداشت که اونم راه حل داشت یعنی ریختن یک داروی تقویت کننده کار قلب (آتروپین و آدرنالین). ما اینکارو کردیم ولی قلب برنگشت. دوز دوم هم فایده نداشت. البته بازم مهم نبود چون با ماساژ قلبی حل میشد یعنی در مورد قلب فسقلی قورباغه با یک جسمی مث قیچی جراحی یواش قلب رو ماساژ می دیم . جوجه ها دور مارو گرفته بودن و دعا می کردن که برگرده تا اینکه بعد از چند ثانیه قلب دوباره به ضربان افتاد. اونام ییهو همه با هم یه صلوات بلند فرستادن و شروع کردن به بغل کردن همدیگه :))) دیگه من و آزاده از خل وضع بازی اینا ترکیدیم از خنده. احتمالا از نزدیکانشون بود قوباغه هه واسه همین خیلی خوشحال شدن:)))
یاد تشریح مارمولکمون افتادم.ولی ما زنده اینکارو کردیم بعد براش مراسم ختم گرفتیم.یعنی خدا مارو ببخشه بچه بودیم جاهل بودیم.
یعنی پسراشون خدان.خدا قسمتتون نکنه ما چند وقتی در جوار دوستان به این سبک زندگی کردیم الان حس میکنم 1 چیزی تو زندگی کمه به خدا با این نوناشون.
هی خانوم میشه ازتون یه سری اطلاعات بگیرم؟ میشه شماره تلفنتونو بگیرم؟
مهتاب جیگر تو چی می خونی؟ ارشدتو چی شرکت کردی؟
می دونی اون زمونا که ما در جوار این عناصر بودیم خیلی خودمونو آدم حساب می کردیم و زیاد در جوار همدیگه نبودیم! الانم که همچین عنصری تا شعاع یک کیلومتری دور و بر مون نیست و اونایی هم که هستن نه تنها جای نوه که جای نتیجه های ما هستن و این میشه که خیلی جوار نداریم
خیلی باحال بود بلادونا.
اگه من اونجا بودم که های های میزدم زیر گریه!
طفلی این حیوونا
فدای تو. گریه واسه چی گلم؟ بیا علم آموزی کن جیگر
خو اون قورباغه ام ادمه
چرا میکشیدشون :((
الهی الهی خدایی کار سختیه می دونم
عوامل از بین رفتن نسل حیوانات:
1) گرم شدن زمین
2) خشک شدن منابع آب
3) شکار بی رویه
4 )بلادونا
تازه خبر نداری یک کارایی بلدم همچین نسلشون اور اکتیو هم میشه
منم اگه بودم اگه قور باغه هه می مرد اشکم در می اومد
تازه الانا می فهمم منی که عاشق رشته ی تجربی بودم چرا حالا از این رشته سر در آوردم
خداییش جیگر می خواد
واقعا جوجه پسر های باحالی دارین ها
بازار خنده ن
عزیزم اگه میومدی این رشته عادت می کردی باور کن. همچین خوشتم میومد
بهلهههههه بهلهههههه چرا نیمشه ...
این کارت ویزیتمه خدمتتون باشه شامل شماره موبایل هام شماره منزل جهت تماس و تعیین وقت و اینم ادرس محل کار جهت تحقیق و این حرفا ..کی کی کی میاین منتظرتون باشیم؟ها؟
من کامپیوتر خوندم هوش شرکت کردم.اون تجربه بچه گیام بود جدی نگیر...
والا ما هم همین بودیم،خوبشون من بودم که اخرا هنرمو از دست دادمو بد شدم ولی بقیه توپپپ
اووووووه شما خیلی باکلاسین خانوووم
خب من رشته م تجربی بود ولی به طور نا خود آگاه تو لیسانس سر از رشته ی دیگه در آوردم
اگرنه خودم عاشق رشته ی تجربی بودم
همه ی رشته هاش
البته بیشتر اون با کلاساش
کلا بزرگترین کار درستی که کردی همین بود که وارد تجربی نشدی خاطرت جمع
عجب چیزایی هستین شماها...!