خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

مادر

هر چی تو چشمات نگاه می کنم جز فداکاری نمی بینم ؛

 

   

 

 

 

وقتی از تاروپود وجودت برام یه دنیای قشنگ و امن ساختی ... 

 

  

 

 

 

وقتی هنوزم که هنوزه نمی تونم حتی یک روز جای تو خیلی خوب و مهربون و مسئولیت پذیر و سختکوش باشم ... 

  

 

 

  

وقتیکه خیلی از آرزوهات رو به خاطر ما فدا کردی و شاهد برآورده شدن اونا در وجود ما هستی ... 

  

 

 

 

 

وقتیکه نمی تونی نیستی حتی یک لحظه دردو رنج بچه ت رو ببینی و حاظری رنج تن اون رو تو تحمل کنی ...

 

  

 

 

 

وقتیکه تو محبت می کنی و من نمی فهمم٬ وقتیکه عاشقی و من نمی دونم وقتیکه ...  

وقتی که تو مادری٬ وقتیکه من فرزندم... 

بگذریم... 

روزت مبارک هستی من 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
طراوت شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 19:37 http://nabeghehaye89.blogsky.com


رنبانتیک میشویم

زیبا بود عزیزم.
روزت مبارک مادر آینده.

مرسی جیگر
فدای تو ما بوروم
روز خودت مبارک مادر آینده!!

یک پیر یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 00:12 http://arshadane.persianblog.ir

روزت مبارک مامانی بلادونا .بهترینارو برات ارزومندممممم
بوس بغل محکم...
بلی نگاه نداره که مامانه خودمه اصلا ...

فدای تو دختر گلم مامان منم سلام می رسونن جیگر من

صحرا یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:17

من مامااااانمو میخواااااااااام

الهی بگردم گریه تو نبینم

حسین یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 20:02

جمال خودتو و مامانتو عشقه جوون...

ممنون از شما که اینقده باحالین

فرحان چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 00:57

سلام عرض مینمایم....
خوبی؟ ...خوب باش...
راسشو بگم یادم رفته بود که باید به تو هم روزت مبارک بگم...
حالا تو صداقت و صمیمیت رو حال کن که الان با چند روز تاخیر اومدم که بگم روزت مبارک ننه بلادونا... بهت میگم ننه و قبولت دارم فقط چون با معرفتی... یعنی واقعا بامعرفتی در مورد من...

میبینم که یکی دیگه هم بهت میگه مامان و شده دختر گلت و...
اینجانب از همینجا اعلام حسادت مینمایم...

خلاصه ی کلام
ننه خانوم روزت گل منگولی و مبارک باشه ایشلا

یک آرزوی خوب مینمایم: وقتی که مامان واقعی شدی برای بچه هات بهترین مامان دنیا باشی و هم خودت هم بچه هات از مامان بودنت راضی باشند...
خیلی آرزوی خوبی بود... همینجوری نمیفهمی... باید روزی سه دقیقه و نیم روش فکر کنی...
بای بای

سلام پسر گلم خوبی؟ بلاخره اومدی روزمو تبریک گفتی؟ اومدی و بازگشتت رفت تا ۶ ماه دیگه آره؟ بچه ست من دارم؟ من باید یه دست با تو حرف بزنم ببینم حرف حسابت چیه کجایی چیکار می کنی...
حسسسسود من فقط یه بچه دارم اونم تویی (گریه در حد عررررررر)
آرزوی خوبتو ایول ولی من اصلن اصلن از این برنامه ها حداقل تا ۱۰۰ سال آینده ندارم خیالت تخت

فرحان شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 18:09

سلام
اتفاقا منم خیلی دلم میخواد یه دست با تو حرف بزنم بهت بگم چه مرگمه و کجا ام و چی کار میکنم و درد دل کنم و...
دلیلشم اینه که دلم میخواد با یکی حرف بزنم اما با یکی که بشه باهاش حرف زد. با یکی که این نزدیکی ها نباشه... با یکی که حرف زدن باهاش تبعات خاص و بد برام نداشته باشه...
اگه بشه خیلی خوب میشه...

سلام ننجون ماشالله چقدم شرط و شروط داری واسه دو کلوم حرف البت خوشم میاد که بچمو خوب بزرگ کردم و اینقده فهمیده ست اوکی هر جور که راحتی ایمیل یا تلفن یا هر روش دیگه که هست و تکنولوژیش هنوز به من نرسیده بذار تا بریم سر میز مذاکره! از الان گفته باشم قصد من از این تماس کندن پوستت در نقش یک حراست عقده ای و همچنین حل کردن سو تفاهم احتمالی هستش شیرفهم شد؟(آیکون یه آدم جو گیر تازه به دوران رسیده)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد