خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

سیستم تر و تمییز



دیروز بالاخره موفق شدم مدیر گروه رو زیارت کنم٬ مدتی بود که چند تا از بروبچ می خواستیم ببینمش و رفع سوء تفاهم کنیم! آخه این دکترجیگرطلا که یه کاره ای هست تو تحصیلات تکمیلی خیلی واسه ما به خاطر قضیه ی خوابگاه ها زحمت کشید با اینکه وظیفه ش نبود٬ همیشه هوای قشر یک بام و دو هوای تحصیلات تکمیلی رو داشته و از معدود آدماییه که واقعا خدمت می کنه ولی ریاست دانشگاه و معاونینشون یه موضوع مزخرف رو داغ کردن و  به شایدم یه آتو گیر آوردن برای کوبوندن ایشون . این سناریو طوری طراحی و هدایت شده که انگار ما دانشجویان مسئولش هستیم!!! همه ی ما بابت این قضیه خیلی ناراحت بودیم و دیروز من از فرصت پیش اومده استفاده کردم و به خیال خام خودم خواستم از دل استاد در بیارم ولی...

هر چی بیشتر خواستم حقیقت رو روشن کنم و حداقل کوتاهی خودمون رو ماست مالی کنم کمتر موفق شدم و انگار نه انگار. نه میشد با عذر خواهی درستش کرد  و نه با هرهر و کرکر و پاچه خواری. هیچی دیگه جلسه ی ما پشت درهای باز! ثمر نبخشید و بنده دست از پا دراز تر برگشتم. لازم به ذکره که با دمپایی و بدون جوراب هم رفته بودم خدمتشون.

میجم چه! آدم چطوری می تونه یه کوتاهی رو از دل یه نفر که پاچه خواری و این حرفا حالیش نیست در بیاره؟ هان؟


نظرات 11 + ارسال نظر
طراوت دوشنبه 12 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:20 http://nabeghehaye89.blogsky.com

ولا بنظر من باید بری ماچش کنی؛ باهاش دست بدی و مث دوتا مرررررد در مورد مشکل بوجود اومده صحبت کنید. این بهترین راهه! جواب میده؛ بیا و یه بارم به حرف من گوش کن

الهی که من قربون تو و اون استاد که چقد ر این راه حلت به درد اون می خوره! طرف تو چشم من به زور نگاه می کنه من برم ماچش کنم؟

ندا دوشنبه 12 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 18:35 http://lore.blogsky.com

جبران کنید براش
اگه کوتاهی کردید حالا وقتشه که جبران کنید و ازش دفاع کنید

ندا جون باید جبران کنم ولی نمی دونم چطوری. اون گنده ها هر حرفی رو که ما بزنیم به نفع خودشون یه برداشتی می کنن. نمی دونم باید مشورت کنیم با با بچه ها راجع به این پیشنهادت

قیچی دوشنبه 12 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 23:27 http://gheychee.blogsky.com

چی بگم
من اگه بودم حتما از دلش در میاوردم...
با حرف با نگاه با عمل...اگه حرف و نگاه و عمل تووش صداقت باشه قطعا، عذر خواهیه آدم رو پذیرفتنی تر میکنه.
...
و البته یه نکته مهم هم جدیت هست. ببخشیدا ولی با شوخی و خندیدن و اینا آدم نمیتونه اشتباهو جبران کنه. باید طرف در تو اوون جدیت لازم در جبران گذشته برو ببینه
...
ولی خب یه سوال... مگه میشه آدم از توو که اینقده خووب و با حال و با مرامی دلگیر بشه؟

دقیقا با شوخی و خنده نمیشه قضیه رو ماست مالی کرد و طرف هم اصلا همچین آدمی نیست که بشه رو این گزینه حساب کرد و واقعا از ما جدیت و تلاش می خواد. ازمون کار جدی می خواد.
من باید جدی و کاری باشم باحال بودن و بامرام بودن خیلی مورد توجه واقع نمیشه

یاسی سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 20:09

سلام عزیزم.شاید اگه صادقانه میگفتی که کوتاهی کردین جواب میداد یا اینکه از خودش میپرسیدی که چطور میشه جبران کرد.ایشالا که درست میشه.اینم از خاطره های دانشجوییه.

واقعا خوب گفتی باید امتحان کنم

قِرِلی سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 22:33 http://sereeno0.blogfa.com/

زیارت شما قبول /


قربونت برم بلی جونم

مرسی گلم

خودم چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 23:22 http://porpot.blogsky.com

صداقت.

تنک یو

محبوب پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 18:36

سلا بلادونا جان
عجب گیری کردی ها :دی از عجایب خلقت که پاچه خواری سرش نمی شه
چطوره به سبک خودش فلسفه بافی کنی براش؟؟؟ از من نپرس چطور! پیشنهادش از من بود دیگه همه کارا رو که نباید من بکنم :دی

سلاااااااااااااام محبوب جون عزیز دلم خوبی جیگر؟ پیشنهادت تو حلقم خدایی این استاد اعجوبه ست .من موندم این بشر چقدر انرژی داره که از صبح علی الطلوع تا ۱۱ شب یه ریز داره کار می کنه و واقعا کار راه بندازه

محبووب جمعه 16 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 18:57

عجب پرنده عجیب غریبی. اسمش چیه بلادونا جان؟ مدیر گروه بخش شماست؟

آره مدیر گروه ماست خیلی دوسش دارم چون یک استاد و یک انسان خیلی خیلی خوبه

یک پیر جمعه 16 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 22:13 http://arshadane.persianblog.ir

من نظر بدم ؟
میگم 1 کاری که دوست داره رو براش انجام بدید مثلا یکی بود دوست داشت هر چرت و پرتی که میگه ما بهش بخندیم یا سر تایید فرود اوریم ما هم در مواقع تنبیهی این کارو دریغ میکردیم و در مواقع تشویقی افزون مینمودیم

اون فقط تلاش و کوشش می خواد که شرمنده ما بیشتر از این از دستمون بر نمیاد

قیچی شنبه 17 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 23:54

شد 14 تا...
(آیکونه "انداختن ِسنگ در تاریکی")

الهی بگردم خیلی باحالی یه لحظه خودمم فک کردم چهاردهمینشه

قِرِلی یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 18:26 http://sereeno0.blogfa.com/

تو بالاخره اومدی ؟
معلوم هست کجایی دختر
خوبی عسلم

سلام عزیز دلم
من یه چند روزی رفته بودم اموزش پژوهش و از این کارا بلاخره تموم شد و من کم کم دارم بر می گردمدلم برات تنگ شده بود عسلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد