خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

وضع حمل!

برادرزاده م شش سالشه خیییلی جیگره از این دخترایی که ناز و عشوه تو خونشونه. با کلی آب و تاب تعریف کرده که دیشب خواب دیده دختر من به دنیا اومده (الهی قربونش بره مامان) و همچین منم خیلی خوشحال بودم.

خوب خدا رو شکر که منم بالاخره فارغ شدم:)))))

Belladonna یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 23:19

نظرات 18 + ارسال نظر

قیچی یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 23:42

نمیدونم میدونی که تعبیر خیلی خوبی داره یا نه؟
من این خوابو خیلی تعریفشو شنیدم.
...
پ.ن1: احساس میکنم یه بارم قبلنا از این عکس توو یکی از پستاتون استفاده کردین. مطمئن نیستم همینجوری حدسمه.
...
پ.ن2: از نینی برامون عکس بذاریا یادت نره

آره می دونم تعبیرش خوبه فارغ شدن اونم دختر دار شدن! ایشالله قسمت تو
یعنی اگه من حافظه ی تو رو داشتم... آره راست میگی مال این پست بود:
http://nabeghehaye89.blogsky.com/1391/02/12/post-246/
تنکیو قیچی جون عکس رو هم به خاطر گل جمال تو عوضش کردم باشد که عبرتی باشد برای کم حافظه ها

صحرا دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 00:08

قدم نو رسیده مبارک
یهنی بلی تو این یه ماه که من نبودم ....!!!

فدای تو مرسی والله چی بگم صحرا جون خودت که بهتر می دونی

قیچی دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 00:14

آقا ما یه کامنتی گذاشتیم مبنی بر اینکه یه اشکالی توو وبلاگتون پیدا کردیم.
نمیدونم رسید یا نه.
چون اینجا که علامتی مبنی بر ارسال کامنتم مشاهده نشد.

آقا گزارشی مبنی بر اشکال من ندیدم ولی می خوام ببینم یالله زود همین الان(اسمایلی ناخن جویدن)

میلاد دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 00:18

تبریک عرض میکنم.
با خوندن این پست نمیدونم چرا یهو یاد حضرت عیسی و ننه اش افتادم!
:-)

یا ابالفضل! این چه ادبیاتیه آخه؟(اسمایلی لب گزیدن) ننه ش چیه آخه؟ ای بابا! باس بگم رفقا بیان تنبیهتون کنن

خاله طراوت دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 00:41

بلی جون من خاله نمیشم؛ بیا و رحمی کن به بچه ات یاد بده به من بگه خاله
باشه؟

الهی بگردم چرا تو نمی تونی خاله شی؟ مگه خواهر زاده های تو چه گناهی کردت که خاله ندارن هان؟باشه من از همین یک روزگیش بهش یاد میدم

قیچی دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 00:42

آقا من با این دوتا آزمایش کردم وبلاگتونو
1) IE
2) google chrome
حالا اگه تونستین با فایرفاکسم چک کنید
اما اوونچیزی که من متوجه شدم اینه که آرشیو پست هاتون که نوشتید "آرشیو مارشیومون بیده" مشکل داره
روی هر کدوم از ماه های سال 91 کلیک کنید، همین صفحه ی فعلی رو میاره
ماه های سال 90 درسته ولی ماه های سال 91 حداقل روو سیستم من تعطیله
(آیکونه جابجا کردن عینک)

الهی قویبون تو و عینکت(اسمایلی فاطی)
والله خودمم چند وقت پیشا همین مشکل رو با وبلاگای ملت داشتم و الانم که چک کردم دیدم همین جوریه هنوز مثلا وبلاگ خودت وقتی از رو اون تقویم ماهای امسال رو انتخاب می کنی همین صفحه جدیدتو باز می کنه. والله نمی دونم مشکل چیه. من واسه پیدا کردن همین عکس تکراری از منوی بالای وبلاگ که نوشته چی چیا نوشتیم تا حالا! رفتم(اسمایلی ریش خاروندن)

صحرا دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 00:44

یهنی قیچی اینقدر بیکار است؟

یعنی از قیچی جیگرتر هم هست؟(همون اسمایلی ریش خاروندن)

طراوت دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 00:49

خواهر زاده؟!!!!!!!!!!!!
خواهرم کجا بود که زاده اش باشه؟
چرا شایعه پراکنی میکنی ای تازه مامان شده؟

همون دیگه دلم به حالش سوخت که اگه بود خاله نداشت

صحرا دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 00:52

اووووووق

کوفت دلم واسه اوق گفتنات به صورت زنده تنگ شده ای گلابی من

صحرا دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:03

آخ قربونت برم منم دلم برات یک اپسیلون شده جیگرم

هی چقده انتظارتو کشیدم که برگردی هییییی

لی لا دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:46 http://halogen1983.blogfa.com

سلام عزیزم

وای وای وایبرادرزاده من که عامله اعصابه عجیب!

میدونی تعبیرش چیه؟ و چرا دختر؟! از ارشد فارغ میشیُ سریع دکترا قبول میشی
انشالله

سلاااام عسلم وااااای لیلا جون این تعبیرت منو برد به آسمونا همین الان
ایشالله که واسه تو هم بهترین ها

برکه دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:50

فقط میتونم بگم خدایا شکککککککککککککککککککککرت
نمی دونم چرا منم یاد حضرت مسیح و مریم افتادم

واقعا که دم شما گرم

قیچی دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 13:20

آهان صحیح مرسی که گفتی... الان چک کردم دیدم درست میگی
البته من وبلاگم رو هفته قبل چک کردم دیدم درسته نمیدونم الان چش شده.
حالا من یه چنتا ایمیل با آی پی های مختلف زدم به بلاگ اسکای ببینم جواب میدن یا نه...هرچند به جواب دادنشون تقریبن هیچ امیدی ندارم.
اگه نتیجه گرفتم خبرت میکنم تو هم درستش کن.
تو هم اگه تونستی مشکل رو برطرف کنی اطلاع بده مام ریدیفش کنیم....
...
...
...
آهان یه نکته ی دیگه هم که مدت هاست در این ویزیبلیتی اِستادی از وبلاگتون برام هویدا شده اینه که اوون قسمتی که نوشته بوود هرکدومتون چنتا پست نوشتین دچار سانسور شده. اوون خیلی خووب بوود آدم مستقیم میتونست به نوشته های هر نفر دسترسی داشته باشه. شایدم یه جایی هست که من نمیبینم . لطفن روشن گری بفرمایید و در صورتی که حذف شده، جا داره از طراوت به عنوان مدیریت معظم و معزز این وبلاگ (آیکونه ترکیدن جمعیت از خنده) در خواست برگردوندن اوون قسمت رو داشته باشم.
ضمنن دوستان مدیونن اگه فک کنن می خوام به پستای بلادونا دسترسی داشته باشم. فک کنم همه بدونن که من چقد از این دختره بدم میاد.

مرسی قیچی جون به خاطر پیگیریت.
آره اون ستون نویسندگان به خاطر قالب وبلاگ دیگه نیستش و فکر می کنم به خاطر تعدد نویسندگان لازمه که باشه و امیدوارم بتونیم همین امروز فردا درستش کنیم.
قیچیییییی(اسمایلی عشوه خرکی) از من بدت میااااد؟

belladona سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:18

شد 14 تا آخییییییش

یک پیر سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 14:31

وای بلی خوشحالم که به جمع ما پیوستی ..
همش فکر میکردم خودم مامان تنهام نگو تو هم هستی .
اذعان میدارم که شیرینی که تو اینگونه مامانیت هست در هیچگونه اش نیست

الهی بگردم پس کمپین مامان تنها ها هم داشتیم و من خبر نداشتم راست میگی مامان شدنم اینقدر یه جور دیگه شیرینه؟(بغض و اشک شوق)

فاطمه چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 20:27

سلام جیگر . میگم بلادونا کجا میشه واسه تو خصوصی کامنتی پیامی چیزی گذاشت؟

وای جیگر می خوای خصوصی بهم یه چیزی بگی؟خرذوق شدم رف
با کلیک روی اسم بلادونا پایین هرپست یه صفحه واست باز میشه که با کلیک روی تماس با من می تونی واسم خصوصی
بفرستی
ایمیل من اینه:
belladona.2700@yahoo.com
یعنی با 60 اسم 500 تا خصوصی واسم بفرست که مردم از کمبود محبت