خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

دلتنگی

بهترین دوستم؛ 

دلم برات خیلی تنگ شده ؛ 

چقدر از تو دورم با اینکه خیلی دوستت دارم؛ چقدر از تو دورم با اینکه خیلی به تو محتاجم  

چقدر دلتنگتم با اینکه تو همیشه با منی  

فرسنگ ها از تو دورم با اینکه تو کنارمی  

ای کاش میشد دوباره بشم مثل اون وقت هایی که تو رو از اعماق وجودم با تمام تار و پودم حس میکردم  

دلم میخواد دلتنگی های این روز هام رو با تو درد دل کنم ؛..اما روم نمیشه ...؛از بس که از تو دور شدم  

دلم میخواد ... 

دلم میخواد با همه مهربانی هاو لطف ها و یاری ها و نعمت ها یی که به من عطا کردی باز هم بیام و ازت گله کنم ...بگم که چقدر دلم گرفته... بگم که چرا گذاشتی دلم بگیره...

ولی نه هیچ وقت ازت شکایت  نمیکنم چون میدونم که با همه بدی هام منو دوست داری چون خودت  منو آفریدی و دیگه مطمئنم که همه کارات حکمتی داره ... 

نظرات 4 + ارسال نظر
فری دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:07

آدم اولش یاد طنز دزد و پلیس می یفته!: "دوست خوبم، آدم ربا"

طراوت دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 13:25

اولش فک کردم با منی
تا آخرش این مدلی بودم >

دوست دارم یه خرده
قد یه سوسک مرده
سرت کلا گذاشتم
سوسکه هنوز نمرده

[ بدون نام ] دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 13:50

کاش همه ی دوستها مثل اون بودن.
کاش همه ی دوستی ها مثل دوستی با اون بودن.
کاش همه آدم را مثل اون دوست داشته باشند.
و هزارتا ای کاش دیگه!
اما افسوس که دوستیه ما زمینی ها فقط اسمش دوستیه!
در ظاهر لباس دوستی تنمون میکنیم و در باطن از صدتا دشمن بدتریم!
اسممون را میزاریم دوست اما دوستی کردن را بلد نیستیم.
دوست که به دوستش بدی نمیکنه!
دوست که دوستش را تنها نمیزاره!
دوست که بده دوستش را نمیخواد!
...
اما ما هم به دوستمون بدی میکنیم، هم بدش را میخوایم و هم تنهاش میزاریم و ادعامون میشه که دوستیم!
بهترین دوستای من، کسانی که اسمشون قسم راست من بود، کسایی که یک روز ندیدنشون مرگ من بود، کسایی که بودنشون کنارم قوت قلبم بود...
حالا شدن دشمن قسم خورده ی من!
دیگه حتی جواب سلامم را هم به زور میدن!
چرا؟!
مگه شما دوسته من نبودین؟!
مگه من دوستدارتون نبودم؟!
چرا حالا اینجوری؟!
شاید خطایی کردم، شاید کوتاهی کردم، شاید قدر ندونستم، شاید...!
اما دوست خوب همه ی اینا را میبخشه و ازشون چشم پوشی میکنه چون دوستی براش با ارزشتره!
شما چطور؟!

به نظر من همه چیز از سو تفاهم ها شروع میشه همه چیز از حق به جانب گرفتن های ما
اینکه همیشه میخواییم بگیم حق با منه
و رفتار ها ی دیگران رو هر طوری که خودمون میخواییم تفسیر میکنیم نه اون طوری که واقعا هست
به نظر من همه انسانها اشتباه میکنن و همه قابل بخشش ان
دشمن قسم خورده!!!!!!!!!
بابا خیلی بزرگش کردین
من همونم که بودم

حسام سه‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:14

سلام ؛

برکه اخیراً پست هات یه رگه ای از غم داره ها..

ایشا...به زودی شادی سرو کله اش پیدا میشه فال گیره یه ماه قبل تو پارک جنگلی میگفت(۴۷ روز دیگه؛تا الان که ۳۰ روزش گذشته)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد