خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

مصادیق کوبیدن سر بر دیوار

دیشب پایان نامه های چند تا  از دانشجوهای استاد راهنمام که ماقبل از من بودن رو نگاه می کردم٬ کاراشون خیلی قشنگ بود و نو و با تکنیک های رنگاوارنگ! و این موضوع که پایان نامه ها هر چی به این طرف میومد از مایه تیله شون کم میشد کاملا مشهود بود یعنی به بنده که رسیده یه جورایی آسمون تپیده!!! این از این. 

من یه عادتی که دارم اینه که یه کتاب رو که می خوام بخونم حتی یه خطش رو٬ اول مقدمه ش رو از اول تا آخر می خونم حالا می خواد این کتاب رمان باشه یا کتاب آشپزی باشه و یا گایتون و برن و ابوالعباس. امشب بیوگرافی گانونگ رو خوندم و از این تریبون می خوام ایشون رو تحسین کنم که وقتی سن بنده بودن سیر تحقیقاتشون مشخص شده بود و دوست داشتن یه سندرم کشف کنن که به نام خودشون بزنن و آخرشم زدن! اینم از این. 

خوب واسه امشب بسه دیگه٬ شما اگه مصادیق دیگه ای دارین بگین و اگرم ندارین بازم بگین که مصادیق بعدی من جور بشه :))) 

نظرات 14 + ارسال نظر
حمیدرضا پنج‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 23:32 http://kolbeye-tanhaei.blogsky.com

سلام وبلاگ خوبی داری به کلبه تنهایی دانشجویی ما هم سربزن منتظرنظراتت هستم منوبه اسم کلبه تنهایی دانشجویان لینک کن وبگو تا لینکتون کنم فرارسیدن ایام سوگواری سالارشهیدان اباعبدالله الحسین رو بهتون تسلیت میگم

www.kolbeye-tanhaei.blogsky.com

سلام
ممنون از شما

Friend پنج‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 23:37

اگه زمان شما آسمون تپیده، پس ما چی بگیم آبجی؟!
برعکس شوما من از هرچی مقدمه و موءخره و این جور چیزاست متنفرم.
بنده به اصل مطلب بیشتر اهمیت میدم تا حواشی!
ان شاللله که ناراحت نشی با نظرت مخالفت کردم :)

استاد وقتی کارای اولش باشه ایده های نو و جدیدتر و ایضا حوصله بیشتری داره که استاد تو هم یکی از اوناست.
ببخشید شما کی بعد از مخالفتت با نظر من دیدی که ناراحت شدم؟!

مریم جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:23 http://rozegarno.blogsky.com//

سلام
این ایام دانشجویی وخوابگاه خیلی غنیمته من سالهاست از حال وهواش جدا شدم ولی با همه ی بدی ها وسختی هاش زیباترین شورانگیزترین وخاطره بارترین ایام عمرمه که همیشه دلتنگشم امیدوارم که شما ازش به بهترین صورت بهره ببرید .
دوست داشتی به من هم سربزنید خاطراتم باحضورتون طلایی می شه

سلام دوست گلم
آره واقعا همینطوره که میگی
من الان واسه این دوره نفسهای آخرمه تو خوابگاه هستم و خیلی دلم واسه دوستام تنگ میشه می دونی.
ممنون از کامنتت دوست عزیز

یک ماما با چکمه های سفید جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:57 http://newmidwife.blogsky.com/

منم به خوندن مقدمه خیلی علاقه دارم!بخصوص مقدمه های بهرام قاضی جهانی تو کتابهای ویلیامز!

اتفاقا الان سه جلد ویلیامز جلو چشممه تحریک شدم برم مقدمه ش رو بخونم

محبوبه شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:48 http://future-seed.blogsky.com

درووووووووووووووووود بر بلادونای ِ جان
عزیزم جای اینکه سرتو بکوبی به دیوار میشه خیلی کارای دیگه کرد. مثلا پاتو البته اون انگشت کوچیکه رو بکوب به پایه صندلی ... یا اینکه آرنجت و بموب به دسته ی در... (آیکون یک انسان مردم آزار) خوب این از این قسمت....

من موردای زیادی سراغ دارم اما جهت آرامش روح خودم به زیون نمیارم :))) (آیکون خودمون و می زنیم به اون راه)

سلااااااااااام محبوب جون خوبی گلم
اووووه مرسی از اینکه روشهای دیگه رو بهم معرفی کردی من الان چه جوری جبران کنم آخه دسسسستت درد نکنه مصداق بعدی رو تو جور کردی

شوهرجان شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 14:32 http://pws.blogsky.com

من شخصا هیچ مصداقی برای شما ندارم. گفتم که گفته باشم. فردا نگی نگفت...

برو واسه خودت یه مصداق دیگه جور کن... آدم بی مصداق !

سلام دوست عزیز و ممنون از حضور گرمتون
و البته تشکر بابت نصیحتی که فرمودین آخه من تو جهازم مصداق زیاده نخواستم چشم و همچشمی بشه دیگه نگفتمشون

ایمان یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 21:28

خانوم شما رشته تون چی بود؟

رشته ماکارونی از نوع پیچ پیچی البته من پاپیونیشو بیشتر دوست داشتم ولی قسمت نشد

برکه یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 22:50

مصادیق دیگشم اینه که بیای بگی بس الله میخوام امشب مقاله مو شروع کنم یه هو ببینی ساعت ۱۲ شبه و تو همه فیلم ها و عکس های لپ تاپتو دور کردی و دریغ ار یه کلمه مقاله نوشتن

آی گفتیاصلا اصل مصداق در زمانهایی که وقت تنگه و عروس قشنگه حتی اینه ه ه ه... از قبیل شبهای امتحان و این یارو مقاله و از اینا

شوهرجان دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:44 http://pws.blogsky.com

پس مصداق یار مبارک بادا.... اینجا الصاق می شود!

از یار نگو که دلم خینه

ایمان دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 19:17

ای بابا یه سوال پرسیدم جواب دادنشو ببین تو رو خدا کارو به ماکارونی کشوند. خودت گنجینه مصداقی بلادونا جان نظر خواهی میخوای چیکا.تو مایه های زیست میستی

ببین ایمان من حاضرم این رشته ی ما رشته ی آشی باشه زیست میست نباشه

قیچی سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 21:34

یکی بیاد جلوت و در حالی که به حرفات گوش میده، با خلال، دندوناشو تمیز کنه.
در این مواقع هم شاهد و هم مشهود و هم هر دو میتونن سرشون رو بکوبن به دیوار
اینم از مصداق ما (آیکونه "شیخ صدوق")

نخ دندون بکشه تق تق سروصدا هم را بندازه انگار داره موشک هوا می کنه

ایمان چهارشنبه 1 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 14:03

آخه چرا اینقد بدجنسی؟نمیخواد اقا اصن بگی رشته ات چیه تا کار به آبگوشت نکشیده مصداق میخوای؟همین من که از دست تو میخوام این کیبوردو بکوبم تو سرم حالا نمیشه من بیام دانشگاتون با هم بریم موشاتونو براتون نگه دارم در نرن؟ یه چیز دیگه شما از کدوم گونه دختران هستین که با موووش کار میکنید؟ تو حالت عادی موش میبینین ۱۲ متر میپرین هوا...

اره بیا موشامونو نگه دار فرار نکنن اتفتقا مسئول خانه حیوانات از کارش ناراضیه می خواد بره

ایمان پنج‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 13:38

تو تیکه میپرونی اما من واقعاْ حیوونارو دوس دارم خوشحال میشدم اگه همچین کارایی انجام بدم اما نمیدادم بکشینشون بلی جان.صنایع میخونم اما خدایی دامپزشکی جالب بود برام نشد دیگه

من تیکه پروندم؟ کی؟ کجا؟ مصداق بیار ببینم
به به چه رشته ژزابی می خونی ایشالله که عاقبت به خیر شی مادر. من دامپزشک نیستم ولی دامپزشکها رو دوست دارم با ذکر این نکته که از دامپزشکی خوشم نمیاد می دونی!

حسام دوشنبه 6 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 16:05

تقریباً همین عادت را دارم.

دقیقا کدوم عادتو داری؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد