خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

دو لبه ی قیچی

 

 یکی هست تو قلبم که هر شب واسه اون می نویسم و اون خوابه + آخه عادت داره سر شب بخوابه مثلا ده و نیم فوق فووووقش یازده:)) حالا با اینحال دلمون خوش بود فرداش میگی نه پس فرداش میاد پست مارو می خونه و کامنت می ذاره و دل ما رو شاد می کنه. تصور کن همیشه اولین جایی که میری اون باشه و حالا از پریروز که میریم وبلاگش میگه پست نیست و نداریم برو یه وقت دیگه بیا و از این حرفا و اشاره ها! آقا جون حالا ما هر چی بگیم اینکارو با دل ما نکن مگه به گوش طرف میره؟ تو بگو یه دونه ماش احساسات! حالا هر دقه میایم می شینیم اینجا تو آدرس بار می زنیم جی اچ و می بینیم که جز بوی دل سوخته٬ دماغ سوخته و کلا بوی سوختنی خبری نیست که نیست! آخه من بعضی وقتا می رفتم پست های اخیرش رو دوباره می خوندم اصلا پست های شش ماه پیشش رو حتی و کامنت دونی های نیم قرن پیشترش رو حتی تر. آخر دوستان شما را چه شده است؟ اون از فاطی که زد و در وبلاگش رو تخته کرد و بنده همچنان بعضی وقتا بی هوا می زنم باران بهاری و خبری نیست اینم از ایشون که پشت بندش ما رو روسفید نمودن دوستان تعارف نکنین خلاصه راحت باشین هی ی ی ی (فاطی این فرصتت داره تموم میشه ها می دونی؟!) 

من هر چی می خوام نیش و طعنه و کنایه نزنم نمیشه اصلا نمی تونم می دونی! ولی امیدوارم و می دونم و مطمئنم زود زود این دوست دسته گل ما قیچی جون یکی یه دونه بر می گرده و می نویسه و روح و روان ما رو شاد می کنه دیگه با این سوختگی ۱۰۰ درصد دل و دماغ چی می تونم بگم جز هر جور راحتی دوست گلم. تو اگه اینجوری راحت تری ما هم راضیم (البته خیلی وقت نداری گفته باشم و مش قل ذمبه ای اگه آدرس جدیدی چیزی و از این حرفااااا).

نظرات 8 + ارسال نظر
طراوت چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 20:37 http://nabeghehaye89.blogsky.com

ابراز عجق؟!

عزیزم من کی ساعت ۱۱ خوابیدم آخه؟!

طراوت چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 20:39 http://nabeghehaye89.blogsky.com

بلی جون میاد عزیزم. یا خودش میاد یا نامه اش!
تو فقط فعلا یک درختی چیزی گیر بیار بهش تکیه بده تا بلکه فرجی شه!
فرج آقا قیچی!!!

برکه چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 21:25

آخیییییییییی؛؛؛؛هی ی ی ی ی ی ی ی

فری چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 22:26 http://fffery.blogsky.com/

باز که دارم می بینم از اون حرفاااااااااااااااا، چیزااااااااااااااا، اشاره هاااااااااااااااااااااااااا
دیگه نبیییییییییییییینم از این حرفااااااااااااااا، چیزااااااااااااااا، اشاره هاااااااااااااااااااااااااا ...

صحرا پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:40

آخه حیف تو نیس دختر!
آخه چرا داری در فراق ...خودتو داغون میکنی؟داری آب میشی گلم
من بلادونای دو سال پیش رو میخوام

یاسی پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 17:59

سلام بلی جون.پستت به موقع بود.چه خبر شده ؟؟؟؟؟چرا یهو اینجوری شد ...یعنی وبلاگش و چکار کرده بلی جون؟تو خبری داری عزیزم؟نمیگین نگران میشیم...نمیگین این قلب ما ضعیفه.....ایشالا هر چی هست خیر باشه

فاطمه جمعه 10 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 00:13


قربونت برم .اصن قربونه همتون برم .نمیشه فراموش کرد.نمیشه....

قیچی شنبه 11 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 22:25

یا امام زاده بیژن.... تو چیکار کردی دختر.

به به یالله یالله بفرمایین تو دم در بده خانما آقایون صاب مجلس تشریف آوردن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد