خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

انتخاب ات

چی شد که اینطوری شد؟ من خواستم و واسم ارزش بود ولی الان چی؟ ظاهرا همه چی سر جاشه ولی همه عوض شدن مثل اکثر ایده آل ها. منم عوض شدم ارزشام عوض شدن اونی که من واسش سرمایه گذاری کرده بودم همینه پس چرا کافی نیست اگه بشه برگشت خوبه آره خوبه شایدم این یه توهمه واسه خلاص کردن خودم از واقعیت هایی که نمی تونم باهاشون کنار بیام! چرا قبلنا تعداد و تعدد مقصرای همه ی راههای اشتباه رفته با الان رابطه ی عکس داشتن؟ اصلا من جای همه ی اون مقصرا، اگه من بودم چیکار می کردم؟ راهی بهتر یا بدتر؟ راستی چی جابجا شد و کی جابجا کرد و مشکل چیه، مگه سوالای سن بلوغ نبود؟ چقدر فکر نکردن به اینا بهتره وقتی راهی به جز بن بست نیست. چقده خوبه که از سن بلوغم گذشته و دیگه این هذیان های ناامید کننده ی مزخرف راه نفسم رو نمی گیره چقدر خوبه که راهی بهتر از پذیرش خطا و حل سوال وجود داره: توجیح!

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1391 ساعت 00:00

سرم درد گرفت اینو خوندم!
چی نوشتی؟! یک کم ساده ترش کن!
چی شده باز؟!
کی خاطرت را آزرده کرده؟!
از کی یا چی دلخوری؟!
اصلا دلخوری یا خوشی زده زیر دلت؟!
نگران شدم...

کی من؟ کی ؟ کجا؟ نه بابااااااااااا

قیچی سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1391 ساعت 23:26

به سلام خانووم خانووما.
احوالات دختر درس خونمون چطوره؟ کیفش کوکه؟ دماغش چاقه؟ مطمئن؟..
خب خدا رو شکر

والا دخترم ما که نفهمیدیم منظورت چیه. منظورت اینکه ... یا اونکه .....
نمیای چارتا کامنتم تایید کنی بلکه مام از رو نوشته های چارتا آدم آیکیو بالاتر از خودمون بتونیم یه کامنتی بذاریم.
...
اما کلن انتخاب برای من یکی همونجوره که پارسال یه پستی راجع بهش نوشتم بین بد و بدتره.
اصولن من در انتخابات زندگیم حالا چه جنرال، چه اسپشیال و چه سوشیال، همیشه با دوتا انتخاب روبرو بودم:
1) توی پاچه از سمت ِگشاد
2) توی آستین
خلاصه همیشه بنا به مصلحت یکیشو انتخاب کردم. هیچوقت هیچکودمشون چنگی به دلم نزد.

سلام قیچی بزرگ خوبی خوشی
آی گفتی قیچی آی گفتی

قیچی سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1391 ساعت 23:29

ضمنن تو همیشه راهها رو درست میری و اشتباه نمیکنی و نکردی
اینو برای آخرین باری هست که میگم مفهومه؟؟؟

باشه دستت درد نکنه بسیار ممنان

فاطمه چهارشنبه 13 دی‌ماه سال 1391 ساعت 14:53

آدمی سیری ناپذیره ،در هر زمینه ای.،علم،ثروت.انجامه کاره خیر و خیلی چیزای دیگه.واقعن چی آدم رو راضی میکنه؟ میدونی من فک میکنم هیچی مثه کمک کردن به آدمای دردمند و نیازمند روح رو ارضاء نمیکنه.ما هر چی هم که بشیم در هر زمینه ایاا اگه نتونیم گره از مشکلی باز کنیم فایده نداره احساس نارضایتی میکنیم.حداقل برا من که این مدلیه.وقتی میدونم مفید واقع شدم یه آرامشی دارم که نگووو.
توام بابا اول راهی درس میشه

راس میگی فاطی واقعا این موردی رو که بهش اشاره کردی بهش باور دارم و اگه یه کار درست تو زندگیم کردم همون بود و دیگر هیچ
مرسی خوشگلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد