خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

وجب

تو آزمایشگاه گروه دور هم نشسته بودیم و مث هر روز چای میخوردیم که رو کم کنی شروع شد. 

رو یه کاغذ وجب هامونو علامت زدیم و سانت میگرفتیم که ببینیم وجب کی از همه بزرگ تره! 

دست آقای ع خیلی عجیب بود! یه ساعت فقط به انگشتاش خندیدیم و اوغات فراغت گذروندیم! دیدین کسی انگشت شصت و انگشت کوچیک دستش در امتداد هم باشه؟ (داری رو خودت امتحان میکنی؟) اون بود! برای همین وجبش نزدیک به یک کاغذ A4 کامل شد!!! و رکورد زد 

بعد از ده دقیقه که دستاشو گرم کرد دوباره رکورد خودشو، خودش زد!! با اختلاف بیش از یک سانت. و رکوردش در گروه ثبت شد 

 کار مفید امروز من این بود! مسابقه ی پوز زنی 

نظرات 14 + ارسال نظر
برکه چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 ساعت 00:26

واقعا اندازه یه برگه آ چار!!!!!!!!!!!
چقد بزرگ!!!!!
کلی به انگشتام فشار آوردم که شصت و کوچیکه بیان امتداد هم ،نشد، انگشتام درد میکنه

اوهوم
برکه دست کوچولو پا کوچولو پوست تنت، بر هلو
یکمی هم خنگ!!! خو چرا این کارو بکنی آخه؟

belladona چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 ساعت 00:33


راستی عشق من چطوره خوبه؟


همون عشق کرموی تو این کارو شروع کرد!!! بس که بیکاره بشر

فری چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:47

چرا نشد بیان در امتداد هم؟! خو یکم انگشت کوچیکه رو خم کنی میاد دیگه!

نمیاد که فری
اولا باید به طور طبیعی این شکلی باشه. ثانیا انگشت کوچیکه رو هم که خم کنی در امتداد هم نمیشه(مثل یک خط صااااف). مگر اینکه این مدلی باشه انگشتت که در این صورت تکی

memole پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 00:13


آزمایشگاه بودید دیگه،همون آزمایشگاهی که برای نوبت دهی زودتر برای ورود به اتاق دکتر بهانشو میاری.


آره ه ه ه ه؛همونجایی که گرُ گُر داریم توش آزمایش انجام میدییییم!
همونجایی که خودمو کشتم توش از بس درس میخونم!

برکه پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 00:15

انگشتام اومد در امتداد هم ولی یه کم تمرین میخواد و البته با کمک یه میز

برکه جون دستتو که از رو میز برداری متوجه گودی کف دستت میشی.
باید دستت در حالت طبیعی باشه. اوکی؟

فری پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 13:09

آها اونجوری که مال منم نشد

قیچی جمعه 22 دی‌ماه سال 1391 ساعت 08:54

بچه مگه آزار داری از این پستا میذاری هان؟
دستمون درد گرفت دهه
.
میگم این اصطلاحه قبر بچه تا امروز فقط به پاهای گنده تعلق میگرفت اما با این اوصاف دست هایی هم وجود دارن که می تونن قدِ قبر بچه باشن.... حالا قبرم که نباشن دیگه میان گوورو حتمن هستن.

حسین خدایی وجبت قد طول کاغذ آچهار نشد؟ جون من؟(آیکون حرف کشیدن)
بابا با این قد و قامت و بالا بلندی مگه میشه؟

همون قبر بچه خوب توصیفیه

belladona جمعه 22 دی‌ماه سال 1391 ساعت 13:50

تو که گفتی آقای ع
عشق من آقای ا بود یادت رفته؟
قربون عشق کرموم برم

ها دیگه
همون کرمو شروع کرد و یکی دیگه بازیو برد

فری جمعه 22 دی‌ماه سال 1391 ساعت 15:02

اووووووووه، پس این قیچی جون شما باید دیدنی باشه!!!

آره بابا! ندیدیش؟
منم ندیدمش
ولی میگن خییییییییییییلی بلنده!!! تا آسمونااااا! اون بالا بالاهاااست

فری یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1391 ساعت 13:07


همه با هم: ما قیچی می خوایم یالا

یالا یالا یالا!
البته اون عروس دومادو ببوس یالا بودهااا

فری دوشنبه 25 دی‌ماه سال 1391 ساعت 10:40

شایدم بی ربط نباشه!!!

اوووووووووو!!!

قیچی چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1391 ساعت 22:07

دوستان راحت باشین خجالت نکشینا.

چرا پشت سر من حرف زدن اپیدمی شده هان؟
اون از وبلاگ یاسی اینم از اینجا.


ببین قیچی جان مقصر نیستما!
پیش میاد دیگه ه ه ه

فری پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1391 ساعت 16:17

حتما شما یه جوری هستی که سوژه میشی!



یک ماما با چکمه های سفید جمعه 29 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:21 http://newmidwife.blogsky.com

به به
خیلی هم خوب

نه بابا! کجاش خوبه؟ دستش عجیب غریب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد