خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

آغاز چرت و پرت گویی ما

چرت و پرت گویی اصولا در خوابگاه اولمون توسط من و برکه شروع شد .داشتیم تو این حرفه پیشرفت می کردیم که به ترتیب ممول ،بلادونا و طراوت اضافه شدندو شد نور علی نور! اوایل ترم ۱

تازه ما نابغه های مظلومو از مجتمع خوابگاهی پرتمون کرده بودن تو مهمون سرای دانشگاه 

البته دستشون درد نکنه جای خوبی پرتمون کردن!!! نزدیکای ظهر یکی از بچه های هم ورودی خودمون که پشت در مونده بود و طفلی کلید نداشت اومد تو سوئیت ما واسه استراحت. خیلی مهربون و مظلوم به نظر می اومد 

ممول و برکه شروع کردن به پذیرایی و مهمون نوازی شدید!! 

یهو برکه اومد وسط و با جدیت تمام گفت:ممول من دارم میرم لباسامو بشورم تو اگه لباسی داری بده من بشورم!!مهمونمون با تعجب به ممول و برکه نگاه می کرد . 

ممولم جواب داد :چرا برکه جون کنار تختم لباسامو گذاشتم لطف کن برشون دار! 

برکه گفت:باشه و روشو به من کرد و گفت:صحرا تو چی؟گفتم :آره مقنعه ی منو بردار و بشور 

مهمونمون که دیگه طاقت نیاوورد گفت:برکه جان  یعنی .. یعنی تو لباسای بقیه رو می شوری؟؟!!! 

خدا بگم این برکه رو چیکار کنه که جواب داد: واااا!آره دیگه!!ما هر هفته یکیمون لباسای همه رو می شوره !!مگه شما اینکارو نمی کنین؟ 

مات و مبهوت گفت: نه 

برکه ادامه داد:صحرا جون مقنعه تو بامشکین تاژم بشورم؟گفتم :آره قربون دستت 

مهمونمون با همون بهت از جاش بلند شد و گفت :بچه ها من دیگه برم ورفت سمت در.از در که بیرون رفت برکه با خشانت به سمت ما حمله کرد و گفت:غلط کردین!من لباسای شما رو بشورم 

که یهو مهمون دوباره سرشو آوورد تو واسه تشکر در عرض چند ثانیه دوباره چهره ی برکه مهربون شد.اونروز فک کنم مهمونمون از اومدنش به سوئیت ما پشیمون شد چون دیگه دور و بر سوئیتمون ندیدیمش

نظرات 16 + ارسال نظر
طراوت شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:26 http://nabeghehaye89.blogsky.com

خدا بگم چیکارت نکنه دختر! خداییش شیطونید!
البته این کارا کار یکی دو ساعتمون نیس؛ کلا در حال سرکار گذاشتنو مسخره بازی ایم.
اسم اتاقمون اتاق ۶و۸ ای هاس؛ چون هم آپارتمان ۶هستیم؛ هم ۸ نفریم؛ هم همیشه در حال پایکوبی ایم
خیلی بهمون میاد

اونروز برکه شروع کرد
من بی تقصیرم
بهمون میاد خیلی

فرزانه شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:54 http://room417.blogfa.com

هه هه
چه حرصی میخورده که جلو مهمون نمیتونه چیزی بگه
خب خودش سوال کرده بود دیگه

آره فک کنم خودشم بدجوری از حرفی که زده بود پشیمون شد

لیلا شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:59 http://leilaamiri.blogsky.com/




سلام..عجب حکایت شیرین و باحالی! حالا از کجا مطمئن بودید اگه این حرفا رو بزنید طرف فرار میکنه؟!

ولی خیلی عملیات چریکی باحالی بود! خوشمان آمد! یادش بخیر شرارتهای خوابگاه....

باور کن نمی خواستیم فراریش بدیم
نمیدونم برکه واسه چی این حرفارو زد

نازنین شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:40 http://www.chert-pert.blogsky.com/

سلاممم..
خدا خوابگاه هم عالمی داره هاااااا


ما بچه تهرونی ها از این نعمت بی بهره ایممم...


خوابگاه خیلی باحاله
کاری نداره که دانشگاهرج قبول شین

[ بدون نام ] شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:52

واااااااااااای خیلی باحال بود

قربوووووونت

belladonna شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:37 http://nabeghehaye89.blogsky.com/

هلو مای دییر!
واقعا معرکه بود این کارتون حالا مهمون کی بود؟
ممول می گفت فکر می کرده فقط اون اهل چرت و پرت گوییه تا اینکه همون اولای مهر تو اتاق میگه عینکمان را با مغنعه پاک می کنیم و تو هم بلافاصله گفتی ما خیلی وقته که عینکمان را با مغنعه پاک می کنیم! وکلی ممول حال کرده بود که تنها نیست تو ولایت غریب

ممول جون خبر نداشت که ما کلنگشو از قبل زده بودیم
اون مهمونم معرفی نکنم بهتره
فک کنم میاد وبلاگمونو میخونه
بعدا میگم

نازنین شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 13:14 http://www.chert-pert.blogsky.com/

بچه تهرونیم
دانشگاه هم تهران!

البته من خودمم فکر میکنم در کنار خوشی هایی ک داره .. خوابگاه سختی هایی هم داره
اینکه چند نفر با هم با عقاید مختلف بخوان یه جا جمعه شن یکم سخته ..
ب قول مامانم تو تنها تو یه اتاق با خودت درگیری چ برسه با چند نفر

آپ کردم خواستید تشریف بیارید

بزرگترین سختی که خوابگاه داره درد دوری از خونوادس
ما چندتا که خیلی باهم مچیم در تمامی امور
میایم عزیزم

دیونه شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 14:10 http://mymina.blogsky.com

ما نابغه های مظلومو!!!!!!!!!!
اعتماد بنفس فوق العاده ای دارید تبریکمیگم.

ممنون ولی کدوم تعجب داره؟
نابغه بودنمون یا مظلومیتمون؟؟

دیونه شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 14:12 http://mymina.blogsky.com

ضمنا تورو خدا قدر این لحظات دور هم بودنو بدونید دیگه گیرتون نمیاد.

لیلا شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 15:58 http://leilaamiri.blogsky.com/

سلام
صحرا جون...ببخشید منو...دلم خیلی پره...شما رو هم ناراحت کردم...

چقدر قالبتون خوشگل شده

چرا گلم؟چیزی نگفتی که
دست بلاونا درد نکنه

مهدی ملقب به قدیمی شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 18:12 http://WWW.GHADIMESTAN.BLOGFA.COM

زندگی خیلی قشنگه اگه عشقی باشه در کار

اگه که لیلی بمونه واسه مجنون تا صبح بیدار

زندگی خیلی قشنگه اگه مثل ماه بتابیم

اگه مثل یک قناری اواز زیبا بخوانیم

زندگی خیلی قشنگه اگه مثل اینه باشیم

اگه مثل اب دریا پاک و بی دغدغه باشیم

زندگی خیلی قشنگه اگه یک پروانه باشیم

اگه قدر هم بدونیم واسه عشقمون فدا شیم

هوراااااااااااااااااااااا؛ آقا مهدی قدیمی؛ خیلی خوب بید؛
فقط.....فقط......فقط......بفخشید هیچی! نه....راستش.....چجوری بگم آخه؟!.........میدونی شما باید با اون کلمات شعر بگی! ینی شاعر شی و تو شعرت اونارو استفاده کنی
پس یعنی:بــــــــــــازم بیـــــــــــــــــــا اینجــــــــــــا؛ چون باید شعر بگی

فرزانه شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 19:24 http://room417.blogfa.com

آخ جون قالبتون عوض شد
من تنوع دوس دارم
خیلییییییی

قابل نداشت گلم

برکه شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 20:54

صحرا جونم سلام
چقد دلم برات تنگ شده(اووق
عزیزم لباستو همه رو بردار بیار خوابگاه برات بشورم٬لباسای خونوادتم بیار

بررررکههههههههههههههههه جووووووووووووون
سلااااااااااااام
منم دلم برات یه ذره شدهاووووووووق!!
حوسم هست
همه لباسامو برات میارم

سلام
وااااااااااااااای تو دنیایی دانشجوی مخصوصا خوابگاه چقدر خوش میگذره..
همیشه خوش باشین...


مسی عسیسم

ماهک یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:31 http://www.maahakkkk.blogfa.com

الهی که همیشه شاد باشین بنده خدا گفته اینها چه حالی دارن

ممنونم
آره به نظرم
بنده خدا تو دلش می گفت:اینا دیگه کین

دخترعمووووووووووووو شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 14:44

اه عجب باحال بود کلی خندیدم منم میام پیشتون اماواسه بیرون کردنم تلاش نکنین

بیا پیشمون دختر عمو جون
ولی مگه مارو می شناسی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد