خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

یه ذره تلخ بشه بخندیم!


فردا قراره راه بیفتم برم ولایت غربت. هنوز باورم نشده که باید برم. رفتنی که تا بهمن بازگشتی براش نیست می دونی!

نظرات 8 + ارسال نظر
لیلا پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:18 http://leilaamiri.blogsky.com/

سلام
آخ از غربت....
ایشالا در کنار دوستات بهتون اینقدر خوش بگذره که غریبی و غربت کمتر ظهور پیدا کنه برات..

مرسی گللم خیلی قشنگ بود کامنتت. دوستای من واقعا گلن

آسان پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:22

چه متن و عکس غم انگیزی
تا بهمن؟؟؟ مگه میخواین برید اروپا

ها الان میرم یه پست دیگه میذارم این غم انگیزه بره در انزوا
آخه ۱۲ واحد داریم پایان نامه هم هست و همونطور که در جریان هستین ارشدای ورودی ما باید واسه دفاع یه پیپر داشته باشن وگرنه نمره از ۱۹ حساب میشه اینم که هست و علاوه بر آن در گروه ما غیبت یک کلاس پشت بندش یه توبیخ حضوری و شرمندگیه که آدم به غلط کردن میفته! بازم بگم؟
واسه اروپا دارم آماده می کنم خودمو

فرزانه پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:53 http://room417.blogfa.com

آخی عزیزم
تو که تازه اونجا بودی!!!!!!!!!!!!
اه که چقد حس بدیه
رفتن به دیار غربت

آره خو راس میگی ولی چاره چیه؟ ارشد شدن چه آسان ارشد ماندن چه سخت است

صحرا پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:17 http://nabeghehaye89.blogsky.com/

کی میری گلم؟

فردا میرم اگه خدا بخواد. به دکتر جون گفتم شنبه میام

طراوت پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:28 http://nabeghehaye89.blogsky.com

اخی...نازی چرا تلخ حالا؟ این چه عنوانیه گذاشتی خو؟ البته نه...گنا داری ولی...
ولش کن هنگ کردم الان
ببین چرا فردا؟ خوب پس فردا برو!‏
خیلی عکس باحالی گذاشتی، اصلا نمیدونم چرا اینقدر تغییرات کردی ییهو!‏ عکست به پستت میاد!!!‏

جای خوشحالیه که بلاخره عکسم به پستم میادگرچه از نظر من همه پستهام به عکساشون میان
تغییرات کجا بود ننه؟ مو خودمم آمو

فرحان جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:17 http://www.navdon.blogsky.com

آخییییی... فضای من که غمگین شد... جدی میگم به خدا...
غربت رو حس کردم...

خدا رو شکر که حسم خوب منتقل شدولی اون حس یه چند لحظه بود. ما آدما به شرایطمون عادت می کنیم اگه ظرف صبرمون رو ببریم بالا. والله

خودم جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:23 http://porpot.blogsky.com

فرحان جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 15:39 http://www.navdon.blogsky.com

موافقم... عادت میکنیم... اما فراموش نمیکنیم

هی راس گفتی اینو. آدم به این راحتیا فراموش نمی کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد