خوابگاه نشین های نابغه
ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.خوابگاه نشین های نابغه
ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.درباره من
شاد
آرامِ ناآرام
عاشق گردش و تفریح
ادامه...
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- طراوت 198
- Memole 42
- Belladonna 198
- صحرا 40
- برکه 51
بایگانی
- بهمن 1396 1
- اردیبهشت 1396 1
- فروردین 1396 1
- آبان 1395 2
- مهر 1395 1
- تیر 1395 1
- اردیبهشت 1395 2
- فروردین 1395 1
- اسفند 1394 2
- بهمن 1394 2
- دی 1394 3
- آذر 1394 1
- آبان 1394 2
- مهر 1394 1
- شهریور 1394 2
- مرداد 1394 4
- تیر 1394 2
- دی 1393 2
- آبان 1393 1
- خرداد 1393 1
- اردیبهشت 1393 1
- فروردین 1393 1
- اسفند 1392 3
- بهمن 1392 2
- دی 1392 1
- آذر 1392 4
- آبان 1392 3
- مهر 1392 3
- شهریور 1392 5
- مرداد 1392 7
- تیر 1392 8
- خرداد 1392 9
- اردیبهشت 1392 12
- فروردین 1392 9
- اسفند 1391 10
- بهمن 1391 9
- دی 1391 21
- آذر 1391 31
- آبان 1391 14
- مهر 1391 22
- شهریور 1391 14
- مرداد 1391 27
- تیر 1391 15
- خرداد 1391 16
- اردیبهشت 1391 22
- فروردین 1391 27
- اسفند 1390 14
- بهمن 1390 7
- دی 1390 4
- آذر 1390 13
- آبان 1390 18
- مهر 1390 19
- شهریور 1390 28
- مرداد 1390 40
- تیر 1390 57
آمار : 203333 بازدید
Powered by Blogsky
وای طراوت جووووووووون
حرفای فلسفی و ثقیل میزنی!!!!!!!۱
فک کنم تعطیلات بهت خوش گذشته
من اصولا آپ شدنتون رو از اون یکی وبلاگم که بلاگ اسکایه میفهمم
بوس بوس
هی خوااااهر! حرفای سنگینم کجا بود!
(به اون یکی وبلاگت)
تعطیلات که همش حرص خوردم ولا! اونجور که میخواستم مفید نبود.
فدای تو؛ مارو به هم معرفی نکردی ها!
عزیزم اون وبلاگه سکرته
میخوام ناشناخته باشه تا راحت حرفامو بزنم
اووووووه مای گاد!
باشه! بذار منم یه وبلاگ سکوریت بساززززززم! اگه بهت گفتتتتتتم
وقتی راه رفتن آموختی، دویدن بیاموز و دویدن که آموختی، پرواز را.
راه رفتن بیاموز، زیرا راه هایی که می روی جزیی از تو می شود و سرزمین هایی که می پیمایی بر مساحت تو اضافه می کند.
دویدن بیاموز، چون هر چیز را که بخواهی دور است و هر قدر که زودباشی، دیر.
و پرواز را یاد بگیر، نه برای اینکه از زمین جدا باشی، برای آن که به اندازه فاصله زمین تا آسمان گسترده شوی!
البته تو که روحی یادم رفته بود
خیلی زیبا بود. به یه قاتل نمیاد این حرفا
اره بابا! من از وقتی روح شدم خیلی راحتم تو نقلو انتقالات خودم. اصن گسترده شدددددددم این هوا!
اینو که گفتی قبول دارم. البته ما تا یه جایی پرواز کردیم از این به بعد باید سعی کنیم سقوط نکنیم
اوه بلادونا جان تو که اوضاعت بیریخت تره داداش من!
شعارت یادت نره: positive thinking
این یکی واقعا محشر بود....
اگه آب هم در یه جا بمونه میگنده و مرداب درست میشه....دریا زیباست و این زیبایی رو مدیون تحرک و پویاییشه....پرواز زیباست البته اگه قادر به پرواز باشه.
قافلی نداشت.
همه میتونیم پرواز کنیم؛ چرا که نه؟ ققط یه اراده ی اهنین میخواد؛ همینو بس
بگه قاتلا دل نرن؟
نــــــــــــــــــــــــــــــه!
قاتله دیگه! اسمش روشه!
این پسر رو چرا معرفی نکردی؟بگو کیه زود باش
تو از اون عکس گرفتی تو بالا هم اون از تو نکنه امیر حسینه؟
اون بالایی که اره منم.
پسره هم داداشیمه! داداش خشگل خودمه
خب این چه داداشیه که به تو نکشیده؟
نه من دیده میشم نه داداشی که! چطوری فهمیدید شبیه هم نیستیم! هان؟ نکنه خودتم کشته شدی و مث روح اومدی پیش ما!
اگه اینطوره، دست قاتلت درد نکنه
نه بابا خودت گفتی داداشم خوشگله
آها! باشه
اینجا هم یه دونه از اینه
میزارم که حضورم در یکان یکان نظر دونی هات ملموس باشه...
یه دونه از چیه؟
چقدر عجیب حرف میزنی امروز تو!
اره خاله، همینطور هی نظر بذار برام
اگه پرم شکسته باشه چی؟
الهی بگردمت! چرا قشنگ من؟! خدا نکنه.
اگه شکسته بود؛ بلاخره خوب میشه که؛ اینجا کمی صبر لازمه گلم. صبر
ویادمان باشد که
همه ی پروازها از زمین شروع می شود...
من عجیب حرف نمیزنم خاله خانوم... انگار شما نیستی با ما... حواست نیست...
منظورم همین شکلک لبخند بود...
آخییییی... داری پیر میشی خاله خانوم...
اها! لبخند گفتی خاله؟!
ها ولا! پیر شدم خاله! امان از روزگار؛ امان
اگه بوست کنم خاله ی منم میشییییی؟