خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

شام امشب؛ پیتزا جونی

این شام امشب ماست. 

پیتزا، دستپخت ممول! 

منو فاطمه شام نداشتیم، یهو دخترمون گفت بچه ها بیاین شام! 

طراوت:دستت درد نکنه، من سیررررررررم!، چرا زحمت کشیدی آخه! حالا چی چی هست؟ 

ممول: پیتزاااااااااااا 

طراوت:  

 

جای همگی خالی، خیلی خوشمزه بود. دیگه چیکار کنیم دیگه، مرفه این بی دردیم! 

 

در باغ سبز!


مگه نمیگن خدا خر رو دید بهش شاخ نداد؟ پس چرا به رئیس این دانشگاه و مدیران و معاونینیش یکی 4 تا شاخ و همچینین سم و دندون تیز داده؟ خدایا اینطوری زود صبرت تموم میشه، اینا دارن خیلی تند میرنا!

یاد باد آن روزگاران؛ یاد باد

امروز یه سالگرد ارزشمنده. 

ارزشمند واسه ما پنج تا نابغه. 

از پارسال تا حالا ههمون خیلی فرق کردیم! اصن خیلی؛ یه وعضی! 

پارسال خیلی سرزنده تر؛ شاداب تر؛ شیطون تر؛ پر حرارت تر؛ صمیمی تر؛ و خیلی تر های دیگه که الان به ذهنم نمیرسه. 

داشتم همین چند دقیقه پیش؛ عنوان پست های مرداد ماه پارسال و بعضی از پست هاشو میخوندم! 

خیلی کوشولو بودیم! مخصوصا خودم 

حالا یا گذشت زمان؛ مقصره این تغییرات هست؛ یا اساتید و اداره خوابگاه ها(!) و درس و دانشگاه؛ چبیدانم ولا.

 

پارسال دقیقا تو همچین روزی(۳/۴/۹۱) وبلاگو ساختم. بعدش یه دعوتنامه دادم واسه همه ی نابغه ها و همه همون شب عضو شدیم. اولین پستو خودم گذاشتم. چقدر اون شب خندیدیم. 

دو دقیقه بعد از ارسال اولین پست؛ اولین کامنت اومد! چقدر رو نظرش بحث کردیم و موشکافانه بررسی شد بعد از یک ساعت هم همون فرد تو صندوق پستیمون پیام داد!  

پست ۱۳ ام؛ بلادونا گذاشتاین بشر از بچگیش با ۱۳ مشکل داشت.

روزای جالبی داشتیم...روزای جالبی داریم...و ایضا روزای جالبی خواهیم داشت 

 

نابغه ها؛ موافقین که خیلی زود گذشت؟ خیلی زودتر از اونچه فکرشو بکنی! 

اگه پست های پارسالو ببینید؛ یادتون میاد که چقدر دوستای ثابت و باحالی داشتیم که دیگه اصلا ازشون خبری نیس و چه دوستای باحال و مهربونی که بعد ازون به جمع ما اضافه شدن 

سال خوبی بود. 

امیدوارم سال های اینده هم همینطور از حال هم باخبر باشیم. نذاریم بریم مث بعضی دوستای پارسالیمون. 

بچه ها حواسمون باشه وبلاگو تنها نذاریم. اینجا یه دفترچه خاطرات قشنگه از دوران جوونی که میتونیم همیشه و هر جا بخونیمشو یاد هم باشیم. یاد دوران دانشجویی؛ یاد جوونی 

کمی بخندیم

بچه ها یه چیزی بگم دور همی بخندیم:  

میخوان واسه تابستون(از ۱۰ تیر تا ۱۰ شهریور)؛  

مارو  دوباره برگردونن خوابگاه بهارستان 

 

 

 

 

خروجی های آمیگدال

روز٬ داخلی٬ یک هفته قبل از امتحان 

من: برکه خروجی هی آمیگدال چیان؟ 

برکه: هیپوکمپ٬‌قشر لیمبیک٬ سپتوم٬ بعضی نواحی قشری 

 من:  

 

شب٬ خارجی٬ شب امتحان 

من: برکه خروجی های آمیگدال چیا بودن؟ 

برکه: هیپوکمپ٬‌قشر لیمبیک٬ سپتوم٬ بعضی نواحی قشری 

من:

  

روز٬ داخلی٬ جلسه امتحان 

سوال امتحان: خروجی های آمیگدال را نام ببرید. 

من: برکه خروجی های آمیگدال کجا بودن؟ 

برکه: هیپوکمپ٬‌قشر لیمبیک٬ سپتوم٬ بعضی نواحی قشری 

 من:  

 

روز٬ داخلی٬‌ هنگام نوشتن این پست 

من: برکه بلاخره خروجی های آمیگدال چیا بودن؟ 

برکه: هیپوکمپ٬ قشر لیمبیک  اسمایلی دمپایی 

من: