خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

خوابگاه نشین های نابغه

ما ۵ دانشجوی خوشحال هستیم؛ یهو و در شرایط ... امتحان؛ وبلاگ نویسیمون استارت خورد.حالام قراره توش از هرچی دوست داریم بنویسیم.

گفتی دگر از فاصله ها گشته دلم سیر

ترم ۱ دوره کارشناسی بودم تو یکی از دانشگاههای شمال

تازه وارد بودمو همه چی تو دانشگاه برام تازه بود 

دوسدارم اگه بشه همه ی این دو سال ارشدو ازم بگیرن و منو ببرن تو همون روزای اول ... 

روزای بچگی و به قول ترم بالایی هامون ترم بوقی! 

تو همون روزای اول یه نشریه دانشجویی دستم رسید که الان اسمشم یادم رفته ولی توش یه شعری چاپ شده بود.زیر شعر فقط نوشته شده :هامون ترم ۸

اینقدر از این شعر خوشم اومده بود که روزی چندبار می خوندمش 

الان که ۵ سال از اون روزا میگذره هنوزم این شعرو دارم و می خونمش: 

 

گفتی دگر از فاصله ها گشته دلم سیر 

زیبا تو چه میخواهی از این بازی تقدیر 

 

عمریست که من عقده ی دل باز نکردم 

با این که مرا می کشد این درد فراگیر 

 

زخمیست که در سینه ی من درفوران است 

مرگیست که افتاده دراین لحظه به تاخیر 

 

گر صورت آیینه ای زنده و شاد است 

بنگر که من از حادثه ها گشته دلم سیر 

 

انگار سر از رفتن هر ثانیه گیج است 

انگار کسی افتاده دلم در غل و زنجیر 

 

من با تو چه بی رنگ و ریا بودم و صد حیف 

زیبا تو همش حیله و نیرنگی و تزویر 

 

آنروز تو رفتی و من از خویش گسستم 

گفتم که خداحافظت اما نکنی دیر 

 

رفتی که نیایی به برم ای دل غافل 

رفتی و مرا بردی و این قلب زمین گیر 

 

دیگر به سراغ دل من هیچ نیایی 

دیر است دگر این سفر و اینهمه تاخیر... 

پ نه پ

این متنه خیلی باحاله تو روزای سخت امتحان تو خوابگاه تنهایی واسه خودم می خوندم و روحیه می گرفتم 

حیفم اومد دوستانم باهاش نخندن!!!!! 

رفتیم بلیت کانادا بگیریم زنه میگه سیاحتیه؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده سید ریچارد 

 رفتیم سر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام میگه ساکتی!!! پــــ نه پـــــــ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم  

یارو عکسمو دیده میگه:اااا دماغ خودته این؟ پـَـَــــ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه که بینی به بینی، نسل به نسل منتقل شده الان رسیده به من!!!!  

با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟ ، پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم  

تو بهشت زهرا دنبال قبر یکی می گشتیم. یه ادم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه دنبال قبر کسی می گردین؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زود تر از موقع نمرده باشه  

زنگِ خونه رو میزنم مامانم میپرسه میخای‌ بیایی تو ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می‌خوام ببینم اف ف سالمه یا نه  

صبح رفتم کنکور بدم .مراقب میگه تو هم اومدی کنکور بدی؟ پـَـَـ نه پـَـَـ اومدم اینجا برم دسشویی ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده, واستادم دم جاده یکی 2 لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بقل گفت آقا بنزین برای ماشینت می خوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم  

رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟پـــ نه پــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی...!!! ساعت 5-4 صبح زنگ زده..گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم..میگه خواب بودی؟؟پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته ی مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته  

خونمون رو عوض کردیم به بابام میگم کی واسه خونه خط میگیری؟ میگه خط تلفن؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ خط نستعلیق روزی دوبار هم از روش بنویسیم  

برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری طرف می گه از کسی شکایت دارین ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم فرار مایکل اسکافیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم  

تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه!    

داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم  

به مامانم میگم قوری کجاست ؟ میگه میخوای چای بخوری ؟! پــَ نه پــــــَ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!!!!!  

رفتم فروشگاه میگم سیخ داری؟ میگه برا کباب؟ پ ن پ برا خاروندن دیافراگمم از تو دهنم می خوام  

کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟ . . .پـَـَـ نــه پـَـَــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه  

مرغ عشقم مرده و درحالی که پاهاش روبه بالاس افتاده کف قفس. دوستم اومده می گه : اِ مرغ عشقت مرد؟ بهـــش گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ کمر درد داشته دکتر گفته باید طاق باز دراز بکشه کف قفس  

 یارو تو مترو داره چراغ قوه میفروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گفتن بیای باهم بخوریم  

داداشم گفت چرا بال بال میزنی؟چیزی پرید تو گلوت؟گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم خودم رو آماده پروار میکنم  

به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم  

تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن.مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ شیشه ی نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین بنده خدا چاقو خورده در حد بنز داره ازش خون میره بردیمش اورژانس پرستار میگه اوردین بستری کنین؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اوردیم خون بده بریم  

کله صبحی رفیقم میخواست بیاد درس بخونیم بهش زنگ زدم گفتم دوتا نونم بگیر بیار گفت واسه صبونه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون  

خواهرم از بیرون میاد خونه..میبینه پشت سیستمم...میگه کامپیوتر روشن کردی؟؟؟پـَـَـ نــه پـَـَــــ دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه...!  

میری مسجد وضو بگیری تا نماز بخونی میبینی یه آقایی میرسه میگه پسر جان وضو میگیری میگی پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام قزل الا صید کنم  

نون بربری خریدم همسایمون منو دیده میگه نون بربریه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ ماشین جدیدمه طرح بربری تولید شده  

تو لباس فرم منو دیده میگه سربازی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــ عضو سیاه لشگر سریال مختارم محل فیلم برداری رو گم کردم  

ساعت 7 صبح رفتم برا امتحان دانشگاه نگهبانه میپرسه امتحان داری؟ میگم پــَ نه پــَ اومدم خمیر بگیرم بدم دست نونوا  

در پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه  

تو هواپیما نشستم دارم دعا می خونم بغل دستیم می گه دعا می کنی سالم برسی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا می کنم سقوط کنیم  

یکی‌ زنگ زده میگه شما فرشادین میگم نه میگه پس اشتباه گرفتم؟ پـَـَـ نــه پـَـَـــ من فرشادم صدای تورو شنیدم الزایمرگرفتم یادم نیست !!! 

تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه ، رفیقم اومده میگه داری تعمیرش میکنی ؟ پــــ نه پـــــ دارم با گِیج روغن درد و دل میکنم !!  

اومده از خواب بیدارم کرده میگه خوابی ؟ پـــــ نه پــــ دوستم چشم گذاشته منم رفتم زیر پتو قایم شدم   

 با دوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینیش دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدیم بکوبیمش 3 طبقه بسازی!!!  

کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده: آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام!

WOW ببین کی اومده

 

باورتون میشه 

یعنی کی میتونه باورکنه  

صحراجوووون برگشته و پست گذاشته(فوران اعتماد به نفس یعنی همین) 

وااای بلاخره خستگی امتحانا ازتنم بیرون رفت 

آخه خیلی دیگه خودمو بابت امتحانا خسته کرده بودم .خب به یه استراحت حسابی نیاز داشت این پروفسور(تا بحال چیزی درمورد سندروم خودتحویل گیری شنیدید؟) 

دوستان خودتونو کنترل کنید ذوق مرگ و هیجان مرگ نشید چون..... 

من رفتم

سلاااااااام خوووووونه

دارم برمیگردم خونه 

امتحان آخرو دادیم رفت 

البته نمیدونم چه گلی کاشتم 

خدایا شکرت 

حال گیری یعنی...

فک کن... 

یه ماهه داری روز شماری می کنی که بیست تیر برسه و ازشر آخرین امتحانم خلاص شی و خوشحال و سرخوش بگی:سلااااام زندگی٬سلاااام آزادی٬سلاااااام ترمینال وسلاام خونه 

بعد یههو استاد  X رو سرت خراب شه که بچه ها امتحان عملی درس x بیست و سوم تیر 

اونوقت با خودت فکر میکنی که چطور میتونی استادو ترور کنی  

اون لحظه فکر اینکه استاد Y هم فکر گرفتن امتحان عملی به سرش بزنه برات میشه کابوس 

خدایا فردا رو به خیر بگذروون دیگه نمیکشم

من نیستم

 

صدایش را 

ناله هایش را 

می شنوم 

مرا صدا می زند 

او که در مرداب فرو می رود 

مرا می بیند 

اما...من نیستم 

قلب از کار افتاده ی زمان 

از من نا امید نمی شود 

لحظه ها 

لحظه هایی که می شد پاک بود گذشت 

و انسان از سقوط نمی هراسد 

مرگ ساده ست 

آنقدر که امروز به استقبالش می روند 

اما نه از راهی که او خواسته است 

نمی داند برای چه آمده است 

و چیزی به پایان یک عمر نمانده 

یک لحظه 

یک لحظه سکوت 

من نیستم 

دستهایت را به او بسپار 

او اینجا را بهتر ازمن می شناسد 

من به فریادت نمی رسم 

من نیستم...

رویا

 

رویاهایت را فرومگزار 

که بی آنان 

زندگی را امیدی نباشد 

و بی امید 

زندگی را آهنگی نباشد 

ما محکومین به زندگی خیالی هستیم و شاهد مرگ 

آرزوهای دیرینه 

ولی به قول سهراب: 

تا شقایق هست 

زندگی باید کرذ...

دلم گرفته

پای پنجره نشستم 

کوچه خاکستریه باز زیر باروون..من چه دلتنگتم امروز 

انگار از همون روزاس 

حال و هوام رنگ توه 

کوچه دلتنگ توه.. 

دلم گرفته 

دوباره هوای تورو داره 

چشمای خیسم 

واسه ی دیدنت بیقراره 

این راه دورم..خبراز دل من که نداره  

 

خدایا کی امتحانا تموم میشه 

کی میتونم برم خونه بدون اینکه از برخورد استادم وقتی برگشتم بترسم. 

دیگه داره حالم از رفتار بعضیاشون بهم می خوره.بابا ما هم آدمیم میخوایم یه نفس راحت بکشیم

کی میشه با آرامش بشینم پیش مامان و بابام و باهاشون یه دل سیر درد دل کنم...  

دستاتو می بوسم  

می پرستم بابا 

ازخودم از دنیا 

خیلی خستم بابا...

عکس صحرا و طراوت

  

طراوتم  

باورم نمیشه که از شهر ما رفتی... 

توی شهری که تو نیستی همه جارو غم گرفته 

هرکجا رفتی صدام کن   عزیزم دلم گرفته 

اون عکسی که شب قبل رفتن باهم گرفتیم یادته؟یادته داشتیم فیلم ساختمان پزشکانو می دیدیم و می خندیدیم 

عزیزم با اجازت عکسو میزارم تو وبلاگ ببین چقدر خوب افتادیم... 

عکس در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

ما اومدیم

سلام  

منم اومدم.

راستش تا الان داشتم خیر سرم مسیر عبور عصب رادیال در ساعد می خوندم رسیده بودم به شاخه ی عمقیش که این لپ تاپ که از صبح رو مبل ولو شده بود منو کشید سمت خودش که بیام اینجا. 

ولی خداییش ساعت ۲ نصفه شب عجب سکوتی تو خوابگاه حاکمهمگه این که نصفه شب بتونی آرامش رو بین این نابغه ها تجربه کنی.آخه میدونی ..تک تکشون هنرمندین واسه خودشون.در آینده ی نزدیک گوشه ای از این هنر رو خواهید دید